به بهانهٔ مقایسه ارزهای دیجیتال، به تحلیل و بررسی تعدادی از رمزارزهای قوی و محبوب بازار میپردازیم. همچنین خواهیم دید که چه عواملی باعث شکلگیری این تعداد رمزارز متنوع میشوند و اصلاً چه فرقی بین آنها وجود دارد؟ این اطلاعات برای کسانی که قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال را دارند از چند جهت مهم است. چون تا حدودی دستشان میآید که در انتخاب یک ارز دیجیتال معتبر، چه معیارهایی را در نظر بگیرند و چه قابلیتها و کاربردهایی را در ارزیابی یک کریپتوی آیندهدار و بدردبخور به کار بگیرند.
بسیاری از سرمایهگذاران تازهکار، صرفاً مسیر دیگران را دنبال میکنند یا انتخابهایشان را براساس توصیهٔ دوستان و آشنایان شکل میدهند. پیشنهاد ما اینست که علاوه بر توصیهٔ دیگران، خودتان هم با یکسری از معیارها برای مقایسه ارزهای دیجیتال آشنا شوید و به ویژگیها و فناوریهای پشت آنها دقت بیشتری کنید. در انتهای این مطلب هم، به تعدادی از بزرگترین و دانهدرشتترین رمزارزهای بازار کریپتو اشاره خواهیم کرد.
مقایسه ارزهای دیجیتال: معیارها و ویژگیها
در حال حاضر و در زمان نوشتار این مطلب، قریب به ۲۳ هزار رمزارز یا ارز دیجیتال مختلف وجود دارند! بسیاری از این کوینها یا رمزارزها سیاهی لشکرند و کاربرد یا فناوری جالب توجهی ندارند و عدهای هم اهداف جالبی را دنبال میکنند، اما هنوز موفق به کسب اعتبار چندانی نشدهاند. شهرت و اعتباری که در بازار ارزهای دیجیتال، به متغیرهای زیادی بستگی دارد. یک وقتها بهخاطر سابقهٔ طولانی یا تکنولوژی جدید یا بازاریابی خوب، و مواقعی هم به دلایل نه چندان منطقی! از موضعگیری شرکتهای بزرگ گرفته تا سلبریتیهای دنیای تکنولوژی یا توئیت جدید ایلان ماسک!
حالا زمانیکه یک ارز دیجیتال به هر دلیلی اسم و رسمی پیدا میکند، صرافیهای ارز دیجیتال یا همان کارگزاران بازار کریپتو، به سراغش میروند و آن را در لیست رمزارزهای قابل معامله قرار میدهند. این همان بزنگاهیست که بسیاری از سرمایهگذاران به دنبالش هستند و شاخکهایشان به جنبش میافتد. چون میتوانند روی یک ارز دیجیتال صفرکیلومتر و ناشناخته سرمایهگذاری کنند و در یک زمان کوتاه، شاهد انفجار قیمت و چندبرابر شدن سرمایهٔ خود باشند! به غیر از این حالت خاص، اگر قصد سرمایهگذاری در بازار کریپتو داشتید، موارد زیر را هم در نظر بگیرید.
نخستینها و بزرگترینها، نسل اول ارزهای دیجیتال!
سرمایهگذاری در هرکدام از ارزهای دیجیتال، عملاً سرمایهگذاری در شبکهٔ بلاکچین آنهاست. شبکهای از کاربران و سرمایهگذاران که هرچه تعدادشان بیشتر باشد، ارزش و سرعت توسعهٔ آن شبکه بالاتر میرود و کاربردها و فناوریهای گستردهتری پیدا خواهد کرد. البته بهشرطی که بلاکچین مورد نظر، ظرفیت این انبساط و تغییر سایز یا اصطلاحاً مقیاسپذیری (Scalability) را داشته باشد. تعجبی ندارد که در این قضیه، کفهٔ ترازو معمولاً به سمت پیشگامان و پایهگذارانی مثل بیتکوین و اتریوم سنگینی کند. بیتکوین (Bitcoin) که عملاً قافلهسالار و آغازگر بازار ارزهای دیجیتال بوده و مسیر را برای پیدایش سایرین هموار کرده. از آنطرف هم اتریوم (Ethereum) را داریم که هم از نظر قدمت و هم فناوریها و کاربردهای متنوعی که روی بلاکچین خودش ارائه میکند، در بین رمزارزهای بزرگ جهان، جایگاهی ویژه و تثبیتشده دارد.
قراردادهای هوشمند و طوفان تغییرات!
در رأس فناوریها و کاربردهای گستردهٔ اتریوم که در بخش قبل اشاره کردیم، فناوری قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) قرار دارد. تصور کنید که شما یک سری برنامهٔ کاربردی و حیاتی روی کامپیوتر شخصی خودتان دارید. حالا این برنامهها را در مقیاس شبکهٔ عظیمالجثهای از میلیونها کامپیوتر تصور کنید. همان شبکهای که بهعنوان بلاکچینِ مخصوص اتریوم شناخته میشود و شرکتها و بیزنسهای متعددی از قابلیتهایش استفاده میکنند و حتی بیش از ۳۰۰۰ رمزارز دیگر، بر مبنای آن ساخته شدهاند.
این همان چیزیست که رمزارز قدرتمندی مثل بیتکوین و تعداد دیگری از رمزارزهای دانهدرشت، از آن بیبهره هستند. یعنی بهجز تلمبار ثروت یا انتقال و تراکنش در خارج از سیستم بانکی، کاربرد دیگری ندارند. قراردادهای هوشمند، زنجیرهای از شرطها و رویدادهای متصل به هم هستند که میتوانند از پیش برنامهریزی شوند و علاوه بر تراکنش و انتقال پول، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را بین افراد یک شبکهٔ بلاکچین انتقال دهند. البته مادامی که آیتمهای مورد انتقال، قابلیت دیجیتالیزه شدن را داشته باشند.
از سهام و اوراق بهادار گرفته، تا یک تصویرسازی یا عکس دیجیتال، تا یک آلبوم موسیقی و غیره. برای مثال، شما یک کارفرما هستید و این پروسه را تعریف میکنید: اگر کاربر X توانست مرحلهٔ احراز هویت را تکمیل کند یا مثلاً فلان بخش از پروژه را انجام دهد، مبلغ Y یا دارایی Z به حسابش منتقل شود. حالا این انتقال دارایی میتواند در قالب پول و رمزارز اتریوم - یا رمزارزهای مبتنی بر اتریوم - باشد یا بهصورت NFT و یک نسخهٔ دیجیتالی از یک اثر کلکسیونی!
الگوریتمهای امروز بهجای بانکداران دیروز!
انتقال ثروت و دارایی، قرنهاست که به یک شیوهٔ مشخص انجام میشود. یعنی یک بانک، سازمان یا حکومتی در بین هست که نقش واسطه را بازی میکند و روی این انتقال نظارت دارد. حالا میخواهد خرید ملک باشد، یا انتقال پول در سطح بینالمللی با کمک یک سیستم قدیمی و پرهزینه مثل SWIFT. امروزه این شیوهٔ سنتی را با عبارت Centralized یعنی شیوهٔ متمرکز میشناسیم و منظورمان از کلمهٔ متمرکز، همان بانکها و سازمانهای واسطهاند که بهطریقی تحت نظارت دولت و بانک مرکزی هستند.
حالا همین تراکنشها و انتقال ثروت و دارایی در شبکهٔ بلاکچین هم قابل انجام است. منتها بدون نیاز به یک سازمان مرکزی و یا یک ناظر کل! برای همین در ادبیات کریپتویی، کلمهٔ Decentralized یا غیرمتمرکز زیاد به گوشتان میخورد. چون وقتی قصد دارید مثلاً ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه را در قالب بیتکوین یا اتریوم به کسی انتقال بدهید، نیازی به تأیید فلان سازمان یا بهمان سیستم بانکی نخواهید داشت.
در دنیای بلاکچین، بانکها و خزانهداران، همان الگوریتمهای پیچیدهٔ کامپیوتری هستند که روی یک شبکهٔ بلاکچین خاص و توسط تعداد زیادی از اعضای آن شبکه به اجرا در میآیند. در واقع تراکنش شما در حضور کل اعضای شبکه ثبت میشود و امنیتش تضمین میگردد. رسید این نقل و انتقال هم بین میلیونها کامپیوتر در سرتاسر دنیا توزیع میگردد تا هیچ جایی برای دستکاری و اشتباه باقی نماند. این توافق جمعی را با عنوان الگوریتم اجماع یا توافق یا Consensus Algorithm میشناسیم.
تعدادی از مهمترینِ این الگوریتمها عبارتند از:
- Proof of Work (PoW)
- Proof of Stake (PoS)
- Delegated Proof of Stake (DPoS)
- Byzantine Fault Tolerance (BFT)
- Practical Byzantine Fault Tolerance (PBFT)
- Proof-of-Activity (PoA)
- Proof-of-Capacity (PoC)
- Proof-of-Weight (PoW)
- Unique Node Lists (UNL)
- Proof-of-Burn (PoB)
- SIEVE
آینده از آنِ الگوریتمهای کممصرفتر است!
الگوریتم اثبات انجام کار یا Proof of Work یا بهطور مخفف PoW قدیمیترین الگوریتم اجماع محسوب میشود و توسط خالق بیتکوین پایهگذاری شده است. مشکل اینجاست که این الگوریتم در کنار امنیت بالا، بسیار پرمصرف است. یعنی پردازش مورد نیازش، فقط از عهدهٔ دیتاسنترها و کامپیوترهای بسیار قوی برمیآید. اما الگوریتم اثبات سهام یا Proof of Stake یا PoS نسخهٔ تازهتر و بهینهتری است که توسط تعداد بیشتری از کامپیوترهای شبکه اجرا میشود. به همین ترتیب، سایر الگوریتمهای اجماع را داریم که هر کدام یک سری ویژگیهای مثبت و منفی خاص خودشان را دارند و هرکدام برای سناریوها و کاربردهای بهخصوص، بازدهی بیشتری نشان میدهند. در آینده یک مطلب اختصاصی را به معرفی کامل الگوریتمها اختصاص خواهیم داد.
سرعت بالای تراکنش و قابلیت تغییر سایز!
انجام تراکنشهای مالی، یکی از کاربردهای مرسوم ارزهای دیجیتال است. منتها به شرطی که رمزارز مورد نظر، سرعت و عملکرد خوبی نشان دهد، کمهزینهتر باشد و با تراکنش از طریق سیستم بانکی یا کارتهای اعتباری مرسوم مثل ویزاکارت و مسترکارت اختلاف فاحشی داشته باشد. مثلاً بتواند در هر ثانیه، حجم عظیمی از تراکنشها را انجام دهد و از پیپل (PayPal) با ۱۹۳ تراکنش در ثانیه یا ویزا کارت (Visa Card) با ۱۷۰۰ تراکنش در ثانیه، سبقت بگیرد.
موردی که از عهدهٔ رمزارزهای قدیمی مثل بیتکوین و یا نسخهٔ اول اتریوم (Ethereum 1.0) برنمیآید. چون هر تراکنش آنها، میتواند از چند دقیقه تا حتی چند ساعت طول بکشد. اما در مورد رمزارزهای جدیدتری مثل EOS با قابلیت ۴۰۰۰ تراکنش در ثانیه یا سولانا Solana با ۲۴۰۰۰ تراکنش در ثانیه، ماجرا بهکلی فرق میکند.
ذخیرهٔ دارایی و تراکم ثروت!
در اینکه بازار کریپتو، یک بازار پرتلاطم و غیرقابل پیشبینی است هیچ شکی نداریم. اما باز هم افراد و شرکتهای زیادی هستند که در همین بازار متلاطم، روی سرمایهگذاریهای بلندمدت حساب باز میکنند و کاری به نوسانات و تغییرات کوتاهمدت و میانمدت ندارند. مثلاً حجم خاصی از بیتکوین - که عملاً به طلای دیجیتال معروف است - میخرند و به امید روزی که ارزشش چندبرابر شود، آن را میخوابانند.
استراتژی مرسومی که معمولاً در مورد رمزارزهای پرطرفدار جواب میدهد. مگر اینکه از بدِ روزگار، در بالاترین نقطهٔ ممکن بخریم و به جای افزایش سرمایه، سالها چشمانتظار بنشینیم و شاهد رکود یا حتی سقوط ارزش آن رمزارز خاص باشیم! به این نکته هم دقت کنیم که توکنهایی مثل بیتکوین، کاردانو (Cardano) و لایتکوین (Litecoin) دارای یک موجودی محدودند. از آنطرف، اتریوم و استلار (Stellar) سقفی برای تولید توکن ندارند. و برای تمام این رمزارزها، احتمال تورم و افزایش قیمت وجود دارد. در کل باید سعی کنیم که پیش از انجام هرگونه سرمایهگذاری، تا حدی با حال و هوای بازار کریپتو و استراتژیهای معاملاتی ارزهای دیجیتال آشنا شده باشیم.
تیم توسعهدهندگان و ادارهکنندگان!
بعضی از ارزهای دیجیتال مثل اتریوم (Ethereum) یا ایکسآرپی (XRP) توسط یک تیم و کمپانی مشخص (Ripple) پشتیبانی میشوند و برخی هم مثل بیتکوین، حالتی غیرمتمرکزتر دارند و به هیچ اسم و برند خاصی متصل نیستند. اما در این مورد خاص، غیرمتمرکز بودن، همیشه و لزوماً چیز مثبتی نیست. یعنی وجود یک تیم معتبر در پشت داستان، یک نکتهٔ مثبت محسوب میشود. چون برای اینجور رمزارزها، باگها و مشکلات امنیتی سریعتر برطرف میشوند، بروزرسانیها به موقع اتفاق میافتند و در کل، از یک پشتیبانی منطقی و قابل اتکا برخوردارند.
درست مثل اتفاقی که برای اتریوم افتاد و منجر به پیدایش نسخهٔ بهبودیافته یعنی Ethereum 2.0 شد که در مطلب بلوغ ارزهای دیجیتال به جزئیاتش اشاره کردهایم. اما عدهای هم با این قضیه مشکل دارند و بر این باورند که اصلا یک رمزارز غیرمتمرکز، نباید وابسته به یک گروه خاص باشد و توسط کمپانی خاصی اداره شود. حرفشان چندان عملی نیست اما منطق نادرستی هم ندارد. در حال حاضر بیتکوین سالی ۱۲ بروزرسانی و اتریوم سالی ۶۰ بروزرسانی دارد و همین امر بهتدریج، اتریوم را به رمزارز پیشرفتهتر و پرطرفدارتری تبدیل میکند.
دستاورهای تکنولوژیکی و قابلیت توسعه!
بیتکوین آغازگر نخستین نسل از ارزهای دیجیتال بود و فناوریهای انقلابی و جدیدی به همراه خودش آورد. فناوریهایی که بیشتر بر معرفی گونهٔ جدیدی از ثروت و دارایی متمرکز بودند. سرمایهای که خارج از سیطرهٔ بانکها باشد و هرکس آزادانه مالکیتش را در اختیار بگیرد و به هر شخصی در هرگوشهٔ دنیا انتقال بدهد. نسل دوم رمزارزها - مثل نسخهٔ اول اتریوم - با حفظ همین قابلیت، شاخ و برگ بیشتری پیدا کردند و به فناوری قراردادهای هوشمند رسیدند.
این فناوریها به دلیل محدودیتهای تکنولوژیکی، هنوز هم پرهزینه بودند و بازدهی مطلوبی نداشتند. یعنی برای تبدیل شبکهٔ بیتکوین یا اتریومِ قدیمی یا کلاسیک، به یک شبکهٔ چندبرابر بزرگتر و فراگیرتر، درصد عظیمی از منابع زمین را صرف تولید کامپیوترهای قدرتمند و پردازشگرهای پیشرفته میکرد! پس در یک کلام، نسل اول و دوم ارزهای دیجیتال مقیاسپذیر یا در اصطلاح کریپتویی Scalable نبودند.
تا اینکه با اتکا به فناوریهای قبلی، سر و کلهٔ نسل سوم ارزهای دیجیتال - مثل نسخهٔ دوم اتریوم و سولانا و پُلکادات و … - پیدا شد که به مراتب بهینهتر بودند و روی ویژگیهای مهمی مثل مقیاسپذیری، مصرف پایین انرژی و قابلیت انتقال بین بلاکچینهای مختلف مانور داده بودند. بنابراین عجیب نیست که نسل سوم رمزارزها یا 3rd Gen Cryptocurrencies از اولویت و جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران برخوردار باشند و بهمرور، ارزش و رونق بیشتری بیابند.
۸ عدد از برترین ارزهای دیجیتال جهان
در بخش قبلی برخی از معیارهای مقایسه ارزهای دیجیتال را بررسی کردیم و در لابهلای توضیحات، از تعدادی از رمزارزهای مطرح دنیا اسم بردیم. در این قسمت ۸ مورد از سرشناسترین رمزارزهای بازار کریپتو را معرفی خواهیم کرد. فقط دقت شود که این اشارات و توضیحات، صرفاً جنبهٔ آموزشی دارند و بههیچ عنوان، بهمعنای تشویق خوانندگان و همراهان عزیز به خرید یا سرمایهگذاری در رمزارزهای معرفی شده نیستند.
بیتکوین، بنیانگذارِ سنگینوزن!
بیتکوین (Bitcoin) با نماد BTC به شدت از امتیاز اولین بودن بهره میبرد و با تمام محدودیتها و ضعفهای فنی، بزرگترین ارزش بازار یا حجم بازار یا اصطلاحاً مارکتکپ (Market Cap) موجود را در میان تمام ارزهای دیجیتال در اختیار دارد. چیزی بیش از ۵۳۰ میلیارد دلار! بیتکوین جزو کریپتوهای نسلاولی است و از ۲۰۰۹ که توسط خالق ناشناسش ساتوشی ناکاموتو معرفی شد، تکنولوژی جدید و دندانگیری ارائه نکرده است. هزینهٔ استخراج بیتکوین بالا و پرمصرف است و از نظر سرعت تراکنش تعریف چندانی ندارد. اما با تمام این تفاسیر، هنوز هم پرچمدار و اعتبار بازار کریپتو بهشمار میرود و روی حرکات کل بازار تأثیر میگذارد.
اتریوم، نوآورِ همهفنحریف!
اگر از بیتکوین بهعنوان پایهگذار فناوری بلاکچین یاد شود، اتریوم (Ethereum) قطعاً مهمترین کاملکننده و شاخ و برگدهندهٔ آن است. اتریوم با نماد ETH و حجم بازار ۲۲۶ میلیارد دلار، دومین رمزارز بزرگ جهان است و به لطف فناوری قراردادهای هوشمند یا Smart Contracts باعث تکامل هرچهبیشتر این وادی شده است. درواقع، بلاکچینِ اتریوم یک اکوسیستم بزرگ است که بیشمار برنامهٔ کاربردی روی آن اجرا میشوند. از تراکنشها و سرویسهای مالی غیرمتمرکز (Defi) گرفته تا NFT و بازیهای کامپیوتری مخصوص بلاکچین. اتریوم برخلاف بیتکوین، موجودی نامحدودی دارد و تا به امروز به مقداری بالغ بر ۱۲۰ میلیون واحد رسیده است.
لایتکوین، کپیِ بهتر از اصل!
لایتکوین (Litecoin) یکی از نخستین فرزندان بیتکوین محسوب میشود، به مقدار محدودی قابل استخراج است و از الگوریتم اثبات کار (Proof of Work) برای تأیید تراکنشها استفاده میکند. تفاوت اینجاست که لایتکوین (LTC)، شبکهٔ بهینهتر و چابکتری نسبت به بیتکوین دارد، استخراجش کمهزینهتر است و میتواند تراکنشهای بیشتری را در یک بازهٔ زمانی مشخص پردازش کند. حجم بازار لایتکوین که نخستین بار در ۲۰۱۱ معرفی شده بیش از ۶ میلیارد دلار است، صرافیهای زیادی با آن کار میکنند و تنها ۸۴ میلیون واحد از آن وجود دارد.
بایننس کوین، زیر چتر بایننس!
صرافی بایننس (Binance) به عنوان یکی از بزرگترین پلتفرمهای معاملاتی و صرافیهای کریپتو، چند صباحیست که رمزارز مخصوص خودش یعنی بایننس کوین (Binance Coin) یا بهطور مخفف BNB را وارد دنیای ارزهای دیجیتال کرده است. سکهای که در وهلهٔ اول، با هدف استفادهٔ تریدرها و انتقال یکسری تخفیفها و پاداشها به سرمایهگذاران این صرافی بوجود آمد و بهتدریج به یکی از ارزشمندترین کوینهای موجود تبدیل شد. بایننس کوین از یک شبکهٔ بلاکچین قدرتمند و کارامد - شبیه به بلاکچین اتریوم - برخوردار است، با این تفاوت که به عنوان یک شرکت و صرافی سرشناس، یک شبکهٔ متمرکزتر محسوب میشود. حجم بازار BNB چیزی در حوالی ۴۹ میلیارد دلار است.
کاردانو، اتریومِ ارتقا یافته!
کاردانو (Cardano) یک پلتفرم بلاکچینِ منبعباز و پیشرفته با ارزش بازار ۱۳ میلیارد دلار است و با توکن ADA معامله میشود. کاردانو توسط یکی از همبنیانگذاران اتریوم بوجود آمده و از نظر پیشرفتهای فنی، سرعت تراکنش و کاربردهای مختلف، چیزی شبیه به نسخهٔ ارتقا یافتهٔ اتریوم محسوب میشود. یکی از ویژگیهای جالب کاردانو، بهرهبرداری از یک سیستم بلاکچین دولایه یا دوسطحی است که امکان استفاده از قراردادههای هوشمند را به شکلی پیشرفتهتر فراهم میکند. با این مکانیزم، هویت طرفین قرارداد، بهتر مدیریت میشود و فرایند اجرای قراردادها، یکسری از باگها و مشکلات قبلی را برطرف کرده است.
پُلکادات، اینترنتِ بلاکچینها!
پلکادات (Polkadot) هم یکی دیگر از بلاکچینهای قدرتمند و نسل سومی به شمار میرود که در سال ۲۰۲۰ توسط یکی از همبنیانگزاران اتریوم بوجود آمده است. هدف اصلی پلکادات، ایجاد یک اَبَرپلتفرم برای اتصال تمام شبکههای بلاکچین و ایجاد یک اکوسیستم سازگار و عظیمالجثه بوده است. جایی که هر بلاکچینی جدا از فعالیت در شبکهٔ فعلی خودش، قادر باشد با سایر بلاکچینها تبادل و تراکنش انجام دهد. از آنطرف هم توسعهدهندگان، این آزادی عمل را داشته باشند که بلاکچینهای مخصوص یا اصطلاحاً زنجیرههای بلاکچینی خودشان را روی پلکادات بسازند. یعنی آنها میتوانند کاربردهای مورد نظرشان را در یک شبکهٔ اختصاصی تعریف کنند و در عین حال به بلاکچینِ مادر متصل باشند. پلکادات با توکن DOT معامله میشود و ارزش بازارش بالغ بر ۶ میلیارد دلار است.
ریپل، آیندهٔ تراکنشهای بینالمللی
ریپل (Ripple) یک فناوری فوقپیشرفته برای انجام حوالهها و تراکنشهای بینالمللی است و از رمزارز مخصوص خودش با نماد XRP استفاده میکند. قدرت ریپل در انجام تراکنشهای مالی و انتقال دارایی - بدون نیاز به یک نهاد واسط - به قدری بالاست که به باور بسیاری از کارشناسان، سیستم قدیمی SWIFT را بهکل از رده خارج خواهد کرد. موسسات مالی و بانکهای بزرگ، مشتریان اصلی ریپل هستند و میتوانند با استفاده از سرورهای مجهز به این فناوری، تراکنشها را بهشکلی برقآسا و فوقالعاده کمهزینه انجام دهند. توکن ریپل یعنی XRP مثل یک ارز میانی عمل میکند و کار تبدیل ارزهای مختلف را سر و سامان میدهد. ارزش بازار ریپل ۲۲ میلیارد دلار است.
سولانا، سریع و خوشآتیه!
سولانا (Solana) یکی دیگر از آلتکوینها (اشاره به سایر ارزهای دیجیتال غیر از بیتکوین) یا ارزهای دیجیتال جدید و نسل سومی است. این رمزارز در سال ۲۰۲۰ معرفی شده و با نماد SOL معامله میشود و یک مکانیزم زمانگذاری منحصربفرد برای تراکنشها استفاده میکند. یعنی هر تراکنش سولانا، یک مُهرِ زمانی یا اصطلاحاً Timestamp دارد و به همین دلیل، ترتیب تراکنشهایش از قبل مشخص است. این روال باعث میشود که باتها و ماینرها - یا همان استخراجکنندگان - نتوانند هیچ تأثیری روی ترتیب ثبت تراکنشها بگذارند و سرعت کل فرایند بیشتر باشد. بلاکچین سولانا یک شبکهٔ چابک و قابل اتکا با سرعت ۵۰۰۰۰ تراکنش بر ثانیه دارد و ارزش بازارش بیش از ۸ میلیارد دلار است. درضمن تنها ۴۸۰ میلیون واحد از این رمزارز وجود دارد.
جمعبندی
وقتی به بررسی و مقایسه ارزهای دیجیتال میپردازیم، خواهناخواه همهٔ توجهات به سمت بیتکوین سنگینی میکند. اما در واقعیت، گزینههای بهتر از بیتکوین بیشمارند و از خیلی جهات عملکرد بهتر و کاربردهای گستردهتری دارند. در این مطلب به ۸ عدد از ارزهای دیجیتال مهم اشاره کردیم و شاید در مجالی دیگر، به رمزارزهای مهمی مثل استلار (Stellar)، ترون (Tron)، تزوس (Tezos)، بیتکوینکش (Bitcoin Cash)، پالیگان (Polygon) و موارد دیگر هم اشاره کردیم. فراموش نکنیم که سرمایهگذاری در بازارهایی مثل بازار فارکس یا ارزهای دیجیتال، بیش از هرچیز به تجربه و آگاهی بالا احتیاج دارد و بدون توانایی در تحلیل و دانش مدیریت سرمایه، اکثر تریدرها و سرمایهگذاران تازهکار را متحمل ضرر خواهد کرد.