ایردراپ چیست؟ آیا یک روش درآمدی مطمئن است؟

ایردراپ یک استراتژی بازاریابی است که طی آن، پروژه‌های کریپتویی سعی می‌کنند با پاداش دادن، نگاه‌ها را به خود جلب کنند.

استراتژی‌های معاملاتی ایردراپ چیست؟ آیا یک روش درآمدی مطمئن است؟

نات‌کوین جرقه‌ای بود و همستر بنزینی روی این آتش! اغراق نیست اگر بگوییم این دو مورد عموم مردم (حداقل در ایران) را با مفهومی به‌نام ایردراپ آشنا کردند؛ اما واقعاً ایردراپ چیست؟

شاید باورش سخت باشد، اما زیاد پیش می‌آید که پروژه‌های کریپتویی تصمیم بگیرند پول مفت به کاربران بدهند. البته که لازم است برخی کارها را انجام دهید. به این گشاده‌دستی که با هدف مارکتینگ انجام می‌گیرد، ایردراپ می‌گویند.

در این مقاله می‌خواهیم از تمامی جوانب به موضوع ایردراپ بپردازیم. اگر احتمالاً با اسم ایردراپ ناخودآگاه ذهنتان سمت تلگرام می‌رود، از شما می‌خواهیم ذهن خود را پاک کنید و بعد سراغ ادامۀ مقاله بیایید؛ چون ایردراپ لزوماً محدود به این پیام‌رسان جذاب نیست.

بیایید با تعریف این عبارت شروع کنیم.

منظور از ایردراپ چیست؟

قدیم‌ترها، ایردراپ نام راه ارتباطی بین دو گوشی ساخت اپل بود؛ در واقع با یک سازوکار داخلی طرف بودیم که حکم بلوتوث را برای گوشی‌های آیفون داشت و کاربران می‌توانستند عکس‌ها و ویدیوها را با سرعتی بسیار بالا با یکدیگر به اشتراک بگذارند.

اما خب شما دنبال تعریف این نوع این ایردراپ نیستید و می‌خواهید راجع‌به ایردراپ‌های دنیای کریپتوکارنسی اطلاعات به دست بیاورید!

بهترین تعریف این‌طوری است:

ایردراپ یک استراتژی بازاریابی در دنیای رمزارزها است که طی آن، یک پروژه توکن‌ها و کوین‌های خود را بین چندین کیف پول و کاربر، به‌صورت کاملاً رایگان پخش می‌کند. چرا چنین کاری انجام می‌گیرد؟ هدف افزایش آگاهی از برند و شناساندن پروژه به افراد است.

منظور از ایردراپ چیست؟

البته باید بگوییم که همیشه هم این رمزارزها به‌صورت رایگان ارائه نمی‌شوند و باید برخی کارها را انجام دهید تا خوش‌شانس باشید و در بین برندگان قرار بگیرید.

می‌دانیم که دنیای کریپتوکارنسی نوپا و بسیار پویا است؛ به همین خاطر، هر روز تعداد خیلی زیادی استارتاپ از غیب ظاهر می‌شوند که هرکدام می‌خواهند توجه فعالان این بازار را به خود جلب کنند. چه کاری بهتر از اینکه جایزه‌ای به آن‌ها داده شود؟ این‌طوری هم نام پروژه سر زبان‌ها می‌افتد (حداقل برای مدتی کوتاه) و هم اگر فعالیت برند در بلندمدت مناسب باشد، شانس تبدیل آن‌ها به مشتریان وفادار وجود دارد.

ساخت توکن روی بلاک‌چین‌های موجود کار چندان پیچیده‌ای نیست؛ در نتیجه، تعداد رمزارزهای موجود در این بازار با سرعتی باورنکردنی بالا می‌رود؛ طبیعتاً اگر پروژه‌ای قرار است فعالیتی درست‌وحسابی داشته باشد، باید به‌شکلی جدی برای جلب نظر مخاطبان خود که قاعدتاً از فعالان این بازار هستند، برنامه بریزد. ایردراپ یکی از بهترین روش‌هایی است که می‌تواند سرها را به سمت یک پروژه بچرخاند.

اخیراً، با فراگیری بازی‌های تلگرامی (که نات‌کوین شروع‌کنندۀ مسیر آن‌ها بود)، توجه خیلی‌ها به مقولۀ ایردراپ جلب شده است؛ حتی آن‌هایی که کوچک‌ترین سررشته‌ای از دنیای رمزارزها ندارند. شمایی که اینجا هستید و می‌خواهید به‌خوبی با چنین مفهومی آشنا شوید، باید بدانید ایردراپ‌ها محدود به تلگرام نیستند!

در بخش بعدی، نگاهی دقیق‌تر به کل ماجرا می‌اندازیم و چگونگی عمکلرد ایردراپ‌ها را زیر ذره‌بین ببریم.

نحوۀ عمکلرد ایردراپ‌ها به چه صورتی است؟

گفتیم که ذات ایردراپ در دنیای کریپتوکارنسی، روی پروموت کردن فعالیت‌های پروژه‌های بلاک‌چین‌محور تمرکز دارد. همچنین، گفتیم که هدف این کار افزایش آگاهی از آن برند و معرفی هرچه بیشتر پروژۀ آن، قبل از لیست شدن در صرافی‌های معتبر و نامدار است.

در بیشتر مواقع، ایردراپ‌ها در وب‌سایت‌های رسمی پروژه‌ها، اکانت‌های شبکه‌های اجتماعی، فروم‌های مرتبط با دنیای رمزارزها و... معرفی می‌شوند. بسته به سازوکار تعریف‌شده برای ایردراپ هر پروژه، تنها تعدادی از شرکت‌کنندگان واجد شرایط شناخته می‌شوند و کوین‌ها و توکن‌هایی که برای ایردراپ در نظر گرفته شده‌اند، با توجه به امتیازها و صلاحیت هر کیف پول به آن فرستاده می‌شود.

مثلاً، گاهی ممکن است نگهداری مقدار مشخصی از یک رمزارز به‌عنوان لازمۀ واجد شرایط شدن تعیین شود. در برخی مواقع، انجام یک کار به‌خصوص، مثل پروموت پست پروژه در شبکه‌های اجتماعی کیف پول شما را به لیست افراد واجد شرایط می‌فرستد؛ همچنین، در برخی مواقع هم بازی کردن (مثل اغلب پروژه‌های تلگرامی) راه‌حل محسوب می‌شوند.

یکبار دیگر روال اجرایی ایردراپ‌ها را مرور کنیم:

  • تیم پروژه جزئیات و لازمه‌های شرکت در ایردراپ را از طریق وب‌سایت رسمی، اکانت‌های شبکه‌های اجتماعی یا کامیونیتی‌های مختلف کریپتوکارنسی، در اختیار عموم قرار می‌دهند. (نباید انتظار داشته باشید که همیشه تمام جزئیات به‌صورت شفاف ارائه شوند!)؛
  • متقضاضیان با ارائۀ آدرس کیف پول، وصل کردن اکانت تلگرام یا توییتر یا هر اقدام در نظر گرفته شده توسط تیم پروژه، وارد گود شده و شانس خود را برای دریافت ایردراپ امتحان می‌کنند؛
  • پس از پایان مدت‌زمان تعیین‌شده، تیم پروژه شروع به بررسی شرکت‌کنندگان کرده و از بین آن‌ها، صلاحیت تعدادی را برای دریافت ایردراپ تأیید می‌کنند؛ سپس، مقدار مشخصی از رمزارز پروژه به کیف پول واجدان شرایط منتقل می‌شود؛

اجازه دهید در بخشی کوتاه به یک سؤال خیلی رایج پاسخ دهیم.

کسب درآمد از ایردراپ به چه صورتی است؟

بعد از اینکه برای ایردراپی واجد شرایط شناخته شوید، توکن‌ها یا کوین‌های آن پروژه به کیف‌پولتان منتقل خواهد شد. حالا دو راه اصلی برای کسب سود پیش رویتان قرار دارد که بسته به شرایط خود و پیش‌بینی‌ای که از اوضاع دارید، باید یکی را انتخاب کنید:

  • فروش رمزارزهای دریافت‌شده از ایردراپ: ساده‌ترین و سرراست‌ترین راه برای سود کردن از ایردراپ، فروش رمزرازهایی است که به کیف‌پولتان منتقل شده‌اند! نکتۀ مهم اینکه در بیشتر مواقع، از آنجایی که احتمالاً رمزارز مذکور با فشار فروش مواجه می‌شود، افت قیمت زیادی را هم تجربه خواهد کرد؛ پس شاید فروش بهترین تصمیم باشد.
  • نگه داشتن رمزارزهای دریافت‌شده از ایردراپ: گاهی ممکن است پروژه آنقدر قوی باشد که علی‌رغم فشار فروش و کاهش قیمت به‌صورت مقطعی، بتوان به آیندۀ آن امیدوار بود. اگر این‌طور پیش‌بینی می‌کنید، احتمالاً بهتر است رمزارزها را نگه دارید تا بعداً با قیمت مناسب‌تر آن‌ها را بفروشید و بیشتر سود کنید.

اگر دو دل هستید و نمی‌دانید چه تصمیمی بگیرید، توصیه می‌کنیم نیمی از رمزارزهای دریافتی را بفروشید و نیمی دیگر را نگه دارید.

کسب درآمد از ایردراپ به چه صورتی است؟

در همین مدت‌زمان کوتاهی که از تولد دنیای رمزارزها می‌گذرد، ایردراپ‌ها با انواع‌واقسام مختلف ظهور کرده‌اند؛ انواع‌واقسامی که در بخش بعدی آن‌ها را زیر ذره‌بین خواهیم برد.

معرفی انواع ایردراپ‌ها

همان‌طور که بالاتر هم گفتیم، برخلاف تصور عموم، ایردراپ‌ها محدود به بازی‌ها و ربات‌های تلگرامی نیستند و این زمین بازی بزرگ‌تر از این حرف‌ها است؛ در این قسمت، با انواع ایردراپ‌ها آشنا خواهیم شد.

ایردراپ استاندارد (Standard Airdrop)

ساده‌ترین و رایج‌ترین نوع ایردراپ، همین ایردراپ استاندارد است. در این نوع ایردراپ‌ها، فقط باید علاقۀ خود به دریافت پاداش را ابراز کنید و آدرس کیف‌پول خود را در اختیار تیم پروژه قرار دهید؛ در خیلی مواقع، به‌جز آدرس کیف‌پول، ارائۀ هیچ اطلاعات دیگری لازم نیست.

نکتۀ مهم اینجا است که باید خیلی سریع اقدام کنید؛ چون معمولاً تعداد توکن‌هایی که قرار است عرضه شوند، محدودیت دارند و اگر دیر بجنبید، ته‌دیگ هم به شما نخواهد رسید! به بیان دیگر، این نوع ایردراپ‌ها معمولاً محدودیت زمانی دارند.

توجه داشته باشید با توجه به اینکه خیلی‌ها ممکن است با چندین آدرس کیف‌پول شانس خود را برای دریافت رمزارز بیشتر بالا ببرند، گاهی تیم‌ها علاوه‌بر آدرس کیف‌پول، از متقاضی می‌خواهند که هویت خود را برای آن‌ها احراز کند؛ در چنین شرایطی، متأسفانه ما ایرانی‌ها نمی‌توانیم واجد شرایط شناخته شویم.

بانتی ایردراپ (Bounty Airdrop)

برعکس انواع استاندارد، در بانتی ایردراپ باید تسک‌های مشخصی را انجام دهید تا در نهایت، برای دریافت پاداش واجد شرایط شناخته شوید. تسک‌هایی که برای این منظور در نظر گرفته می‌شوند، معمولاً در راستای توسعۀ پروژه یا پروموت‌ آن هستند.

از منتشر کردن محتوا در پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی و انجام تراکنش گرفته تا معرفی ایردراپ به دوستان و رفرال‌گیری، جزو تسک‌های احتمالی این نوع ایردراپ‌ها هستند.

درازای انجام تسک‌ها، امتیاز مشخصی به هر کاربر داده می‌شود و بعداً، این امتیازها به رمزارز پروژه تبدیل خواهند شد. همچنین، گاهی ممکن است یک حداقل امتیاز برای واجد شرایط شدن تعیین شود. مثلاً دریافت حداقل 300 امتیاز که به‌دنبال توییت کردن راجع‌به پروژه و منشن کردن اکانت‌ اصلی‌ آن‌ها به دست می‌آید.

در واقع، تیم‌هایی که سراغ این نوع ایردراپ می‌روند، بخشی از پولی که قرار است خرج مارکتینگ و تبلیغات شود را به جامعۀ مخاطبانی می‌دهند که پروژه را برای آن‌ها پروموت می‌کنند.

ایردراپ هولدر (Holder Airdrop)

هولد کردن و نگهداری از برخی توکن‌ها و کوین‌ها در کیف‌پول‌های مشخص، ممکن است به دریافت ایردراپ منجر شود؛ ایردراپ‌هایی که با نام Holder Airdrop شناخته می‌شوند.

اگر مقالۀ "بلاک چین چیست و چطور کار می‌کند؟" را خوانده باشید، می‌دانید که شفافیت یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های این شبکه‌های غیرمتمرکز است؛ یعنی همه می‌توانند بفهمند هر کیف‌پول، چه مقداری از فلان رمزارز را برای چه مدتی در خود نگه داشته است.

گفتیم که میلیون‌ها رمزارز در دنیای کریپتوکارنسی وجود دارند و طبیعتاً عموم کاربران دوست ندارند از رمزارزهای غیرمطرح برای مدت‌زمانی طولانی نگهداری کنند. با این نوع ایردراپ، تیم‌های پروژه‌ها به افراد وفادار که وارد فشار فروش نشدند، پاداش می‌دهند.

البته باید بگوییم این نوع ایردراپ‌ها ایراداتی هم دارند؛ مثلاً ممکن است فقط به برخی افراد که مقدار زیادی از توکن را هولد کرده‌اند تعلق بگیرند؛ در چنین شرایطی، آن‌هایی که واجد شرایط نشده‌اند، احتمالاً به دشمنان قسم‌خوردۀ پروژه تبدیل خواهند شد!

ایردراپ انحصاری (Exclusive Airdrop)

این نوع ایردراپ خیلی رایج نیست و شامل حال کاربران عادی نمی‌شود. گاهی تیم‌های پروژه‌های نوپا تصمیم می‌گیرند افرادی را دست‌چین کنند و رمزارز خود را به‌صورت اختصاصی به آن‌ها هدیه دهند؛ به چنین بذل‌وبخششی ایردراپ اختصاصی می‌گویند.

اینجا معیار انتخاب، نگهداری از توکن‌ها و کوین‌های دیگر نیست؛ بلکه افراد واجد شرایط براساس وقتی که روی پروژه صرف می‌کنند، پولی که بدون داشتن چشمداشتی خاص می‌پردازند و احتمالاً مهم‌تر از همه، میزان تأثیری که روی جامعه‌ای مخاطبان کریپتوکارنسی دارند، انتخاب می‌شوند.

این نوع ایردراپ در مقایسه با انواع دیگر متمرکزتر به حساب می‌آید؛ چون همان‌طور که گفتیم، این تیم پروژه است که تعیین می‌کند چه افرادی قرار است پاداش بگیرند و طبیعتاً، آن‌ها سراغ اشخاصی خواهند رفت که بتوانند درازای دریافت پاداش، سودی هم به مجموعه برسانند!

ایردراپ قرعه‌کشی (Raffle Airdrop)

زیاد پیش آمده که پروژه‌ای نوظهور اعلام می‌کند قصد ایردراپ دادن دارد و تعداد خیلی زیادی افراد خود را مشتاق دریافت اعلام می‌کنند. معمولاً در چنین شرایطی، این پروژه‌ها تصمیم می‌گیرند یک قرعه‌کشی برگزار کرده و از بین انبوه متقاضیان، تعدادی را به‌صورت کاملاً رندوم انتخاب کنند تا به آن‌ها جایزه بدهند.

دیده شده که پروژه برخی از انواع پیشین را که بالاتر معرفی کردیم، با این نوع ایردراپ ترکیب می‌کنند و به برخی از شرکت‌کنندگان بلیط بخت‌آزمایی می‌دهند. مثلاً در یک ایردراپ هولدر، بلیطی در اختیار واجدان شرایط قرار می‌گیرد که به‌واسطۀ آن می‌توانند در قرعه‌کشی‌های آتی شرکت کنند.

در بسیاری از پروژه‌های تلگرامی می‌بینیم که مقدار مشخصی از یک رمزارز (معمولاً TON) به‌صورت رندوم و با قرعه‌کشی در اختیار تعداد محدودی شرکت‌کننده قرار خواهد گرفت؛ در بیشتر مواقع هم روال شرکت در قرعه‌کشی به این صورت است که متقاضی باید با پرداخت مقدار اندکی TON، بلیط شرکت در آن قرعه‌کشی را بخرد.

ایردراپ هاردفورک (Hard Fork Airdrop)

هارد فورک یک اصطلاح تخصصی است که اگر موافق باشید، زیاد خودمان را درگیر چیستی آن نکنیم.

و اما ایردراپ هاردفورک؛ وقتی بعد از جدایی از یک بلاک‌چین (هارد فورک کردن) یک بلاک‌چین جدید ایجاد می‌شود، مقداری از کوین قرارگرفته روی بلاک‌چین جدید، برای جلب توجه مخاطبان، به‌صورت ایردراپ به آن‌ها هدیه داده می‌شود.

در بخش بعدی، راجع‌به مزایا و معایب این استراتژی بازاریابی (ایردراپ) صحبت خواهیم کرد.

نگاهی به مزایا و معایب احتمالی ایردراپ‌ها

برای بررسی بهتر این موضوع، باید دو دیدگاه را دنبال کنیم؛ یکی مزایا و معایب برای پروژه‌ها و دیگری مزایا و معایب برای کاربران.

بیایید اول نقاط قوت را زیر ذره‌بین ببریم.

مزایا

گفتیم که تعداد رمزارزهای موجود در بازار کریپتوکارنسی با سرعت حیرت‌انگیزی بالا می‌رود و در زمان نوشتن این مقاله، بیشتر از 2.4 میلیون رمزارز ساخته شده‌اند. جدا از پروژه‌های بی‌سروته که عملاً هیچ‌چیزی برای ارائه ندارند، آن‌هایی که واقعاً می‌خواهند ارزش تولید کنند هم در رقابتی سخت و خونین قرار می‌گیرند و باید صد خود را برای دیده شدن و قرار گرفتن در معرض توجه مخاطبان هدف قرار دهند. چه چیزی بهتر از ایردراپ و جایزه دادن برای این منظور؟

نگاهی به مزایا و معایب احتمالی ایردراپ‌ها

هیچکس از پول مفت بدش نمی‌آید؛ حتی اگر خیلی زیاد نباشد و حتی اگر برای دریافت آن لازم باشد برخی وظایف را انجام دهد. پس اینجا یک با یک بازی برد-برد طرفیم که هم برای پروژه و هم برای کاربران سودآور است.

نکتۀ مهم اینجا است که ایردراپ، در صورتی که به‌خوبی اجرا شود، به استارتاپ‌ها اجازه می‌دهد با هزینه‌ای بسیار کمتر، آوردۀ خیلی بیشتری در راستای اهداف مارکتینگ داشته باشند.

به‌قول آقای Casey (از مشاوران CoinDesk)، یک رمزارز هیچ ارزشی ندارد، مگر زمانی که مورد استفاده قرار بگیرد! ایردراپ‌ها می‌توانند رمزارزها را سرزبان‌ها بیندازند و حداقل شروع خوب یک پروژه را تضمین کنند.

اگر استارتاپ بتواند در بلندمدت هم خوب عمل کند و به‌دنبال این موضوع، قیمت رمزارز را افزایش دهد، شاهد بالا رفتن تعداد کاربران وفادار خواهیم بود که خب می‌دانیم چقدر برای کسب موفقیت و سود اهمیت دارد.

در کنار همۀ این‌ها، صرف گردش توکن یا کوین در بلاک‌چین (که بر اثر انتقال پاداش به کیف‌پول‌ها انجام می‌گیرد) هم می‌تواند ارزشمند باشد.

خلاصۀ کلام اینکه اگر پروژه سرکاری نباشد و واقعاً بخواهد ایردراپ بدهد و این کار بدون درگیر کردن بیش‌ازحد کاربر انجام بگیرد، کاربر داستان ما سود خواهد کرد؛ حالا یا کم یا زیاد.

در رابطه با مزایا برای پروژه‌ها، باید بگوییم لازم است یک برنامۀ درست‌وحسابی چیده شود تا دستیابی به حداکثر نقاط قوت محقق شود. اگر همه‌چیز به‌خوبی پیش برود، هم مارکتینگ بی‌نظیری برای پروژه انجام می‌گیرد و هم کلی کاربر وفادار پیرامون برند جمع خواهند شد.

البته که ایرادات و معایبی هم وجود دارند.

معایب

به‌عنوان کاربری که رویای کسب سود از ایردراپ‌ها را در سر می‌پروراند، باید بدانید درصد قابل‌توجهی از آن‌ها کلاهبرداری هستند! در‌ این بین، بهترین حالت این است که در انتها هیچ پاداشی دریافت نمی‌کنید و بدترین حالت، هک شدن کیف‌پول و از دست رفتن تمام دارایی‌هایتان.

فهمیدیم که برای دریافت پاداش خود، باید آدرس کیف‌پول خود را در اختیار پروژه قرار دهید؛ در بسیاری از مواقع، شرایط به‌گونه‌ای است که باید کیف‌پول را به وب‌سایتی مشکوک متصل کنید. اگر فریب بخورید، هکرها و سارقان به اطلاعات محرمانه دسترسی پیدا می‌کنند و می‌توانند نقشۀ پلید خود را اجرا کنند.

گاهی هم ممکن است لازم باشد برای بالا بردن شانس خود هزینه کنید. در پروژه‌های تلگرامی هم چنین موردی را زیاد می‌بینیم. اگر ایردراپ معتبر نباشد، یا در نهایت قرار باشد مبلغ ناچیزی دستتان را بگیرد، خب فریب خورده‌اید را پول خود را هدر داده‌اید.

در کنار همۀ این‌ها، شاید رمزارزی که به‌عنوان ایردراپ می‌گیرید قابل معامله نباشد یا هیچ نقدینگی‌ای برای آن پیدا نشود. طبیعتاً چنین ایردراپی هم مفت نمی‌ارزد!

برای استارتاپ‌ها، همان‌طور که بالاتر هم گفتیم، اجرای نادرست فرایند ایردراپ و پاداش‌دهی می‌تواند بسیار مضر باشد؛ اگر تصمیمات مناسبی گرفته نشوند، به‌جای اینکه شهرت خوبی کسب شود، بدنامی حاصل کار خواهد بود. آن جملۀ معروف بدنامی بهتر از گمنامی است را فراموش کنید که دربارۀ پروژه‌های کریپتویی اصلاً صدق نمی‌کند.

از طرفی دیگر، حفظ ارزش پروژه و علاقه‌مند نگه داشتن مخاطبان به رمزارز، کار بسیار سختی است که به برنامه‌ریزی‌های گسترده‌تر نیاز دارد. اگر تیم پروژه تصمیم بگیرد تعداد کمی از توکن‌ها را با ایردراپ عرضه کند، احتمالاً در زمینۀ افزایش آگاهی از برند خیلی موفق نخواهد بود؛ در نقطۀ مقابل، عرضۀ گستردۀ توکن می‌تواند آن را با تورم مواجه کند و قیمتش را به‌شدت پایین بیاورد.

ضمناً، ممکن است تیم پروژه به آن وفاداری مد نظرش از جانب مخاطبان هم دست پیدا نکند! به‌خاطر نوسان‌های خیلی زیاد در بازار رمزارزها، دیده شده که در بیشتر مواقع، افراد بلافاصله بعد از دریافت ایردراپ، رمزارز را می‌فروشند و هیچ علاقه‌ای به شرکت در برنامه‌های آتی آن پروژه از خود نشان نمی‌دهند. این کار مخصوصاً از جانب هموطنان ما (و دیگر کشورهایی که اقتصاد ضعیف دارند) بسیار زیاد صورت می‌گیرد؛ چون ما خیلی خوب می‌دانیم که باید کلاهمان را سفت بچسبیم تا باد آن را نبرد.

در نهایت، این فشار فروش، به‌صورت مقطعی (یا حتی بلندمدت) روی قیمت رمزارز اثر منفی می‌گذارد و به دیگر سرمایه‌گذارها هم آسیب می‌رساند.

همین دلایل باعث می‌شوند خیلی از پروژه‌ها سرغ ایردراپ نروند و سعی کنند از روش‌های دیگر توجه‌ها را به سمت رمزارزشان جلب کنند.

بیایید ببینیم کاربرها چطور می‌توانند خود را از شر خطرات احتمالی ایردراپ‌ها در امان نگه دارند.

خطرات احتمالی ایردراپ و راه‌های مقابله با این خطرات

همیشه یادتان باشد که اگر همه‌چیز خیلی خوب و رویایی به نظر می‌رسد، به احتمال زیاد یکجای کار می‌لنگد. در این قسمت، راجع‌به 2 خطر اصلی و راه‌های مواجهه با آن‌ها صحبت می‌کنیم.

ایردراپ‌های تقلبی و خطر فیشینگ

اگر در دنیای کریپتو فعال باشید، احتمالاً دیده‌اید که توکنی از غیب به حسابتان واریز شده و به نظر می‌رسد می‌توانید بدون مشکل آن را برداشت کنید؛ آن هم بدون اینکه حتی برای دریافت ایردراپ کوچک‌ترین اقدامی انجام داده باشید.

بترسید و آگاه باشید که احتمالاً در حال مشاهدۀ یک طعمۀ وسوسه‌برانگیز فیشینگ هستید! هکرها می‌خواهند به کیف‌پولتان نفوذ کنند و پول‌های داخل آن را از چنگتان دربیاورند.

خطرات احتمالی ایردراپ و راه‌های مقابله با این خطرات

برای اینکه گرفتار چنین مشکلی نشوید، قبل از انجام هرگونه اقدامی مرتبط با توکن، با دقت منشاء ایردراپ را بررسی کنید و ببینید آیا واقعاً معتبر است یا نه. کلاً اگر NFT یا توکنی بدون اطلاع قبلی در کیف‌پولتان ظاهر شد، بهترین کار این است که هیچ کاری به آن نداشته باشید!

کلاهبرداری‌های موسوم به Rug Pull

در این نوع کلاهبرداری‌ها، شرکتی در قالب یک استارتاپ کریپتویی معتبر ظاهر می‌شود و از شما می‌خواهد برای دریافت سود در بلندمدت، سرمایۀ خود را در اختیار آن‌ها قرار دهید؛ آن هم درحالی‌که هیچ برنامۀ خاصی پشت پروژه وجود ندارد و رسماً با یک کلاهبرداری عصر جدید طرف هستید.

اگر قصد سرمایه‌گذاری دارید، با دقت هرچه تمام‌تر سابقه و اطلاعات استارتاپ را بررسی کنید. ببینید بلاک‌چین آن‌ها به چه صورتی است و چه نام‌های بزرگی در آن پروژه سرمایه‌گذاری کرده‌اند؛ مثلاً اگر Binance Labs یا امثال اینها در پروژه پول گذاشته باشند، احتمالاً ایردراپ معتبر است.

هرگونه ابهام و عدم شفافیت باید شاخک‌هایتان را تیز کند تا بیشتر مواظب پول خود باشید.

مفهوم دیگری وجود دارد که به آن ICO می‌گویند؛ از آنجایی که ممکن است تشخیص تفاوت‌های این دو برایتان سخت باشد، در بخش بعدی سعی می‌کنیم با زبانی ساده و قابل فهم به این موضوع بپردازیم.

ایردراپ چه فرقی با ICO دارد؟

ICO مخفف Initial Coin Offerings است و در نگاه اول خیلی شبیه ایردراپ به نظر می‌رسد. هر دوی آن‌ها در فازهای آغازین فعالیت پروژه‌ها کاربرد دارند و هر دو می‌خواهند رمزارز را بین متقضایان تقسیم کنند.

تفاوت‌ اصلی جایی دیده می‌شود که در ICO، فرد باید مبلغی مشخص را سرمایه‌گذاری کند؛ بگذارید این‌طور بگوییم که ICO به‌نوعی پیش‌فروش یک رمزارز قبل از عرضۀ عمومی است و خب انتظار می‌رود که سرمایه‌گذار بتواند از طریق آن سود خوبی هم به جیب بزند.

در آن طرف ماجرا، گفتیم دنیای ایردراپ‌ها، بعضاً کسب سود بدون ریالی هزینه را هم ممکن می‌کند؛ یعنی حداقل ماهیت آن به‌گونه‌ای است که کاربر نباید خیلی پول بدهد و قرار است به‌صورت رایگان (یا با هزینه‌ای ناچیز) پول به جیب بزند.

نکتۀ مهم دیگر اینکه ICOها معمولاً برای سرمایه‌گذاران کلان در نظر گرفته می‌شوند و این‌طور نیست که بتوانید با سرمایه‌ای اندک کوینی را خریداری کنید.

با این اوصاف، می‌توانیم بگوییم جامعۀ هدف ICO هم با ایردراپ تفاوت زیادی دارد. درحالی‌که ICO برای جلب توجه سرمایه‌داران است، ایردراپ می‌خواهد توجه کاربرهای کوچک‌تر و افراد معمولی را به پروژه جلب بکند.

حالا وقت آن است که چند مورد از برترین ایردراپ‌های تاریخ کریپتو را با هم بررسی کنیم.

5 ایردراپ برجستۀ دنیای کریپتو طی سال‌های گذشته

این شما و این 5 ایردراپی که هرکدام در زمان خود توانستند نگاه‌ها را خیره کنند.

Uniswap Airdrop

Uniswap یک صرافی غیرمتمرکز است که نقش مهمی در حوزۀ DeFi ایفا می‌کند و با راهکار لایۀ دومی خود، تحولات بزرگی را در بلاک‌چین بسیار بزرگ و مهم اتریوم ایفا کرده است.

ایردراپ یونی‌سواپ به کاربران اولیۀ این پلتفرم تعلق گرفت؛ یعنی کاربرانی که در روزهای آغازین فعالیت صرافی، از خدمات آن استفاده می‌کردند. هدف اصلی پشت این رویکرد، ترغیب مردم به استفاده از اکوسیستم اتریوم بود.

تیم این پروژه از رویکردی استفاده کرد که تا آن زمان نو بود! آن‌ها فقط به افرادی پاداش دادند که به‌صورت فعالانه، قبل از تاریخی مشخص که قرار بود اسنپ‌شات گرفته شود، از خدمات صرافی استفاده کنند. البته قوانینی هم وجود داشتند که لازم بود کاربر از آن‌ها پیروی کند تا در نهایت واجد شرایط شناخته شود.

به‌کارگیری چنین رویکردی، تیم Uniswap را مطمئن کرد که ایردراپ فقط به کیف‌پول آن‌هایی واریز می‌شود که به معنای واقعی کلمه، پشتیبان اکوسیستم این صرافی غیرمتمرکز بوده‌اند و به این ترتیب، هم از آن‌ها قدردانی به عمل آمد و هم تلاشی مؤثر برای تبدیل این افراد به کاربران وفادار صورت گرفت.

بعد از ایردراپ یونی‌سواپ و سازوکار خاصش، توجه‌های زیادی به این صرافی غیرمتمرکز جلب شد؛ در نتیجه، کاربران بیشتری سراغ این صرافی آمدند و Uniswap توانست جایگاه خود را در بازار مستحکم‌تر کند.

این نکته را هم بگوییم که بعد از یونی‌سواپ، پلتفرم‌ها و استارتاپ‌های بسیاری سراغ این نوع ایردراپ رفتند و همچنان هم چنین رویکردی بسیار محبوب شناخته می‌شود.

ApeCoin

ApeCoin یک نام سرشناس دیگر در دنیای بلاک‌چین است؛ مسئولان این پروژه، تصمیم گرفتند از ایردراپ به‌عنوان ابزاری استراتژیک استفاده کنند تا بتوانند تعامل کاربران را افزایش داده و شبکۀ خود را گسترش دهند.

هدف اصلی افزایش استفاده از این پلتفرم بود که ایردراپ توانست دستیابی به آن‌ را محقق کند.

به قول متخصصان امر، ایردراپ ApeCoin فراتر از توزیع رمزارزها بود و یک پیشرفت قابل توجه در دنیای بلاک‌چین را به تصویر می‌کشید!

در سال 2022، ApeCoin درصد زیادی از توکن‌ها را به نگهدارنده‌های NFTهای Bored Ape اختصص داد. به‌طور مشخص، با در اختیار داشتن هر NFT از این مجموعه (که خود NFTها ارزش‌های سرسام‌آوری داشتند!)، بیشتر از 10 هزار توکن $APE به هر کاربر تعلق می‌گرفت.

این سازوکار نه‌تنها به دارندگان فعلی پاداش داد، بلکه کاربرهای جدید را هم تشویق کرد تا سراغ پلتفرم بیایند و از امکانات و خدمات آن بهره ببرند؛ در نهایت، مجموع این اتفاقات باعث شدند ApeCoin بیشتر در معرض دید قرار بگیرد و تعداد کاربرانش بیشتر شوند.

پس ایردراپ توانست شبکۀ ApeCoin را گسترش دهد و میزان نقدینگی برای رمزارز آن را هم بالا ببرد. از آنجایی که ایردراپ توکن‌ها را جوامع متنوعی از مخاطبان اهدا می‌کرد، نقش این پلتفرم در بازار پررنگ‌تر شد و زمینۀ لازم برای رشد در آینده هم به وجود آمد.

dYdX

dYdX یک پلتفرم مشهور در حوزۀ DeFi است که توانسته نحوۀ تعامل کاربران با دارایی‌های دیجیتالشان روی بلاک‌چین اتریوم را متحول کند.

این پلتفرم امکان استفاده از اهرم (در فضایی غیرمتمرکز) را به وجود می‌آورد تا تریدرهای حرفه‌ای بتوانند شانس خود را برای کسب سودهای حیرت‌انگیز امتحان کنند.

وقتی تیم این پروژه اعلام کرد می‌خواهد توکن‌هایش را با ایردراپ توزیع کند، موجی از اشتیاق میان کاربران به وجود آمد. ایردراپ قرار بود درازای تعامل و پشتیبانی کاربران از پلتفرم، به آن‌ها توکن‌های رایگان بدهد.

هدف dYdX چه بود؟ گسترش پایگاه کاربران و خلق جامعه‌ای متنوع از کاربران با پس‌زمینه‌های گوناگون پیرامون اکوسیستم این پلتفرم.

برای دریافت این توکن‌ها، کاربر باید به سایت رسمی ایردراپ پروژه می‌رفت و یک کیف‌پول فعال (مثل Trust Wallet یا Metamask) را به آن متصل می‌کرد؛ بعد از آن، طی یک فرایند کاملاً ساده و کاربرپسند، شرکت‌کنندگان می‌توانستند توکن‌های خود را بردارند و آن‌ها را مستقیماً در کیف‌پول خود ببینند.

البته ایردراپ فقط به آن‌هایی تعلق می‌گرفت که به‌طور فعالانه با پلتفرم تعامل داشتند و از خدمات آن استفاده می‌کردند؛ یا اینکه مقدار مشخصی از توکنی به‌خصوص را در کیف‌پول خود نگه می‌داشتند.

ایردراپ این مجموعه، قدم بزرگی رو به جلو بود که هم توانست پایگاه کاربران dYdX را وسیع کند و هم نقدینگی را بهبود ببخشد!

در این ایردراپ هم توزیع رمزارز بین طیف متنوعی از کاربران، به‌خوبی آگاهی از برند را افزایش داد و زمینه برای رشد‌های آتی فراهم شد.

همچنین، رویکرد پیش‌گرفته‌شده توسط dYdX ثابت کرد که این مجموعه به تعامل کاربران اهمیت ویژه می‌دهد و دنبال پیشرفت‌ در تکنولوژی است. به‌دنبال این موضوع، همگان باور کردند که این پلتفرم یکی از بازیگران اصلی در حوزۀ DeFi است.

Ethereum Name Service (ENS)

ENS یکی از اجزای نوآورانه در دنیای بلاک‌چین بود و توانست توجه‌های زیادی را به خود جلب کند.

اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم و ببینیم ENS چیست و دقیقاً چه کاربردی دارد، از موضوع اصلی مقاله دور خواهیم شد؛ پس اجازه دهید از خیر این کار بگذریم و برگردیم سرغ اصل مطلب، یعنی ایردراپ بزرگ ENS.

در اواخر سال 2021، تیم پروژه اسنپ‌شات ایردراپ را گرفت تا با ارائۀ پاداش به کاربران، سیستمی غیرمتمرکزتر بسازد و توانست با عرضۀ 25 درصد از کل توکن‌ها به‌عنوان ایردراپ، تعامل کاربران را به مقدار چشمگیری بیشتر کند.

برای واجد شرایط شدن، کاربران فقط می‌بایست دامنه‌ای با پسوند .ETH ثبت می‌کردند. آن‌هایی که قبل از تاریخ اسنپ‌شات چنین کاری کرده بودند، مبلغ خوبی را پاداش گرفتند!

جزئیات سازوکار کاملاً منصفانه بود و آن‌هایی که مدت‌زمان بیشتری مالک دامنه بودند، پاداش بزرگ‌تری هم دریافلت کردند.

ایردراپ مذکور هم روی پلتفرم تأثیر مثبت داشت و هم روی جامعۀ کاربران آن. دقیقاً بعد از ایردراپ و با توجه به درشت بودن مبلغ پاداش‌ها، نگاه‌های زیادی به ENS جلب شد و خیلی‌ها تصمیم گرفتند از امکانات این اکوسیستم استفاده کنند.

کاربران زیادی تمایل پیدا کردند تا چنین دامنه‌هایی تهیه کنند و این یکی از اصلی‌ترین دستاوردهای ایردراپ برای پروژه بود.

Arbitrum

آربیتروم هم یک راهکار لایه دوم اتریوم است که ایردراپ پرسروصدایی داشت! ضمن اینکه خود پلتفرم هم توانست به‌طرز قابل توجهی روی بهبود کارآمدی و مقیاس‌پذیری اکوسیستم اتریوم اثر بگذارد.

ایردراپ به‌گونه‌ای بود که فقط شامل حال کاربران فعال می‌شد و به این ترتیب، تیم پروژه توانست Arbitrum را به‌درستی سمت غیرمتمرکز شدن پیش ببرد.

پاداش دادن به کاربران اولیه باعث شد رابطه‌ای مستحکم بین کاربران و پروژه به وجود بیاید؛ به‌علاوه، کاربران جدید هم به پلتفرم اضافه شدند که خودش دستاورد بزرگی به حساب می‌آید.

آربیتروم هم از سازوکار خاص خودش برای ایردراپ استفاده کرد و درصد زیادی از توکن‌ها را در اختیار هولدرهای قدیمی رمزارز قرار داد؛ پس از آن، با استفاده از یک سیستم‌ امتیازدهی منحصربه‌فرد، مشخص می‌شد که هر فرد می‌تواند چه مقدار رمزارز دریافت کند. همان‌طور که گفتیم، فعالیت روی Arbitrum معیار اصلی برای تعیین امتیاز بود.

در نهایت، ایردراپ آربیتروم علاوه‌بر خود پلتفرم، تأثیرات به‌سزایی روی اکوسیستم بزرگ اتریوم هم گذاشت. در انتهای مارچ 2023، بعد از ایردراپ، رکوردهای جدیدی در این پلتفرم ثبت شدند. رکوردهای جدیدی که ثابت می‌کردند ایردراپ موفق بوده است و توانسته کلی کاربر جدید را به سمت پلتفرم هدایت کند.

خلاصه که تیم آربیترموم تصمیم گرفت با عرضۀ توکن‌های حاکمیتی به کاربران، پلتفرم را کاملاً غیرمتمرکز کند و شواهد نشان می‌دهند که آن‌ها در این امر موفق بوده‌اند.

این هم 5 مورد از ایردراپ‌های معروف‌ تاریخ کریپتوکارنسی که با هم آن‌ها را بررسی کردیم. موافقید برویم سراغ جمع‌بندی مقاله.

ایردراپ: روشی جالب ولی غیرقطعی برای کسب درآمد در دنیای رمزارزها

در این مقاله، صفر تا صد مقولۀ ایردراپ را بررسی کردیم و سعی داشتیم تمام آنچه لازم بود راجع‌به آن بدانید را پوشش دهیم.

از تعریف چیستی ایردراپ شروع کردیم و بعد از بررسی انواع، مزایا، معایب و خطرات احتمالی مرتبط با ایردراپ‌ها، 5 مورد از شاخص‌ترین ایردراپ‌هایی که تا حالا انجام گرفته است را معرفی کردیم.

اینجا لازم است یک نکتۀ مهم دیگر را گوشزد کنیم و آن هم اینکه نمی‌توان روی ایردراپ‌ها حساب قطعی باز کرد! در بسیاری از مواقع، پروژه‌هایی که خیلی معتبر به نظر می‌رسند هم در نهایت پولی به حسابتان واریز نمی‌کنند؛ پس این روش درآمدی خیلی مطمئن نیست و بهتر است به‌عنوان راهکاری برای کسب درآمد جانبی آن را در نظر بگیرید.

حالا از شما می‌خواهیم مقاله را برای دیگر دوستانتان هم بفرستید تا آن‌ها هم مفهوم ایردراپ را به‌همراه همۀ ریزه‌کاری‌هایش یاد بگیرند.