یکی از پرتکرارترین و رایجترین واژهها در دنیای بازارهای مالی، سهام است! واژهای که لزوماً مختص به بازارهای مالی نیست، ولی خب در این وادی، به یک مفهوم خیلی مهم اشاره میکند.
اگر میخواهید وارد بازار بورس شوید و با سرمایهگذاری در این بازار سود کسب کنید، حتماً باید با اصطلاحات مرتبط با آن آشنا باشید و بدون شک، بنیادیترین و مهمترین مفهومی که باید برای شروع یاد بگیرید، همین سهام است.
در این مقاله، سعی میکنیم اطلاعات کاملی دربارۀ این عبارت ارائه کنیم و با زبانی قابل درک و ساده، تمام جنبههای مختلف آن را پوشش دهیم.
اگر موافق باشید، اول از همه نگاهی داشته باشیم به تعریف این مفهوم.
منظور از سهام چیست؟
همانطور که میدانید، سهام جمع مکثر کلمۀ سهم است؛ واژهای که ریشهای عربی دارد و مثل هزاران واژۀ عربی دیگر، حالا جزوی از زبان فارسی به حساب میآید.
ولی اینجا قرار نیست این عبارت را از منظر ادبی و زبانشناسی بررسی کنیم؛ بالاتر گفتیم که سهام در بازارهای مالی، بهطور مشخص بازارهای بورس سراسر دنیا، مفهومی حیاتی و در عین حال، بسیار ساده و پایهای را میرساند.
به بیان ساده، سهام یعنی بخشی از مالکیت یک برند! مثلاً وقتی سهام شرکت گلرنگ (برای مثال) را در اختیار داشته باشید، یعنی بخشی، هرچند خیلی اندک از آن کمپانی بزرگ به شما تعلق دارد.
روال کار به این شکل است: برندهای بزرگ و کوچکی که وارد بازار بورس میشوند، کسبوکار خود را به چندین بخش مساوی تقسیم میکنند و هر بخش یک سهم نام میگیرد. بسته به ارزش برند، هر سهم هم قیمت مشخصی خواهد داشت.
پس وقتی سهام یک شرکت را تهیه میکند، در واقع بخشی کوچک از آن مجموعه را میخرید. احتمالاً میپرسید خب برای چه صاحبان یک برند باید دنبال شریک بگردند و قسمتی از مجموعۀ خود را به دیگران بسپارند؟ سؤال خوبی است و اتفاقاً جواب واضحی هم دارد.
وقتی برندها به هر دلیلی نیاز به سرمایۀ بیشتر داشته باشند، بهجای اینکه سراغ سرمایهگذاران کلان بروند، تصمیم میگیرند وارد بازار بورس شوند و بخشی از مجموعه را بین صدها و حتی هزاران نفر تقسیم کنند؛ با اتخاذ چنین رویکردی، هم سرمایۀ لازم تأمین میشود (حتی خیلی بیشتر از مقدار مورد نیاز) و هم شریک قدرتمندی را به مجموعه اضافه نمیکنند که بتواند روی تصمیمگیریها و مسائل مهم اثر جدی بگذارد.
بنابراین، خریدار بسته به مقدار سهمی که میخرد، کسری از مالکیت برند را از آن خود میکند. کمپانی هم سرمایۀ لازم را برای پیشبرد اهدافش به دست میآورد.
این عبارت مختص بازار بورس ایران نیست و علاوهبر بازارهای بورس جهانی، از نیویورک گرفته تا توکیو، در بازارهای مالی گوناگون دیگری مثل NASDAQ هم کاربرد دارد. بد نیست بدانید انگلیسیزبانها به آن Stocks میگویند.
تاریخچۀ این نوع دارایی هم به بیشتر از 400 سال قبل برمیگردد و کمپانی Dutch East India Company، اولین سهام در تاریخ بشریت را عرضه کرد.
سهامدار کیست؟
ساده است؛ سهامدار کسی است که سهام یک شرکت را در اختیار دارد. مثال بالا را تکرار کنیم: وقتی سهام شرکت گلرنگ را بخرید، به جمع مالکین خرد این مجموعه میپیوندید و یک سهامدار محسوب میشوید.
سهامدار هم میتواند شخص باشد و هم میتواند هر موجودیتی (شرکت، صندوق سرمایهگذاری، بانک و...) که بهصورت قانونی، بخشی از سهام یک برند را در اختیار دارد.
بگذارید اینطور بگوییم: سهامداران، شرکای جانبی برندها به حساب میآیند.
سازوکار هم بسیار ساده است. سهامدار امید دارد شرکت روند رو به رشدی داشته باشد؛ چون به این ترتیب، ارزش برند بیشتر میشود و نتیجتاً، قیمت هر سهمی که در اختیار او است هم بالاتر میرود؛ حرف آخر را اول بزنیم: بهدنبال رشد برند، سرمایۀ اولیه سهامدار هم بیشتر خواهد شد!
در عنوان مقاله گفتیم که سهام انواع مختلفی دارد؛ در بخش بعدی، این انواع را بررسی میکنیم.
انواع سهام و خصوصیات ویژۀ هرکدام
انواع متعدد و متنوعی از سهام وجود دارند و در این بخش، هرکدام را بسته به اهمیتی که دارند زیر ذرهبین میبریم.
اصلیترین و مهمترین دستهبندی، انواع سهمهای شرکتها را از منظر حقوقی تفکیک و به دوستۀ جداگانه تقسیم میکند. دو دسته که با نامهای سهام عادی و سهام ممتاز شناخته میشوند.
سهام عادی
یکی از رایجترین و اصلیترین ابزارهای مالی شرکتهایی وارد بورس میشوند، عرضۀ همین نوع سهام است؛ یعنی سهام عادی.
این نوع از سهام سررسید ندارد و اگر شرکت تصمیم به افزایش سرمایه با فروش سهام بیشتر داشته باشد، این دسته از سهامداران در اولویت هستند و میتوانند زودتر از باقی افراد، سهم خود در مالکیت شرکت را افزایش دهند.
علاوهبر اینها، سهامداران عادی، بسته به میزان سهمی که در اختیار دارند، در تصمیمگیریهای مجموعه صاحب حق رأی خواهند بود. طبیعتاً هرچقدر میزان سهم بیشتر باشد، اثرگذاری در تصمیمگیریها هم بیشتر خواهد بود؛ بهطور مشخص، آنهایی که بیشتر از 1 درصد کمپانی را در مالکیت خود داشته باشند، رأی مهمتری هم دارند.
علاوهبر اینها، این نوع از انواع سهام نقدشوندگی خیلی خوبی هم دارند و بهراحتی میتوان آنها را فروخت.
بهطور کلی، سهام عادی در بلندمدت سوددهی خوبی دارد؛ ولی در نقطۀ مقابل، ریسک آن هم نسبتاً زیاد است. مثلاً اگر شرکت ورشکست شود، آنهایی که این نوع سهامها را در اختیار دارند، آخرین اولویت برای دریافت دارایی خود محسوب میشوند.
سهام ممتاز
آنهایی که این نوع از سهمها را تهیه میکنند، از حق رأی برخوردار نخواهند بود؛ ولی در عوض، کلی مزایای دیگر شامل حال آنها میشود.
مثلاً اینکه هنگام دریافت سود در اولویت هستند و کلاً نسبتبه سهامداران عادی، دست بالاتری در مالکیت مجموعه دارند. ضمن اینکه سود آنها بیشتر است و یک درآمد ثابت از داراییهای شرکت هم به آنها تعلق میگیرد!
اگر احیاناً شرکت منحل شود، آنهایی که سهام ممتاز داشتهاند، زودتر به دارایی خود خواهند رسید. با اینکه سهامداران عادی در زیان مجموعه هم شریک هستند، سهامداران ممتاز فقط به سودها کار دارند و هنگام کاهش ارزش با ضرری مواجه نمیشوند.
این نکته را هم بدانید: سودی که سهامداران ممتاز دریافت میکنند، عددی از قبل مشخصشده است. این سود، درصدی از قیمت اسمی سهام است که گفتیم از قبل مقدار آن معلوم شده.
اگر میپرسید چطور میتوان سهام ممتاز شرکتها را تهیه کرد، باید بگوییم در شرایط بسیار خاص، برندها تصمیم میگیرند چنین سهامی را در اختیار دیگران قرار دهند؛ مشخصاً، در دو حالت چنین اتفاقی رخ میدهد:
- زمانی که خریداری برای سهمهای عرضهشده وجود نداشته باشد؛
- زمانی که شرکت بهمنظور سهیم کردن شخص یا اشخاص خاص (مثلاً کارشناسها)، امتیازات ویژهای برای او یا آنها در نظر میگیرد.
بالاتر به قیمت اسمی سهام اشاره کردیم که شاید خیلی از شما این مفهوم را بلد نباشید؛ جلوتر بیشتر راجعبه آن صحبت میکنیم؛ ولی فعلاً بیایید با انواع دیگر سهام آشنا شویم.
همین دو موردی که تا اینجا با آنها آشنا شدید، یعنی سهام عادی و سهام ممتاز، دو نوع اصلی هستند و میتوان گفت باقی مواردی که میخواهیم بررسی کنیم، انواع جانبی محسوب میشوند.
سهام با نام
سهامی که در برگۀ آن، نام صاحب سهم نوشته شده باشد، با عنوان سهام با نام شناخته میشود. اسم افرادی که چنین سهامی را در اختیار دارند، علاوهبر برگۀ سهم، در دفتر ثبت سهام هم درج میشود.
انتقال و معاملۀ این نوع سهام، فقط از طریق معاوضه ممکن میشود، به همین خاطر، نقد کردن آن بسیار پیچیده و دشوار است؛ ولی در عوض، بهخاطر درج نام، سهام با نام امنیت بسیار بیشتری دارد.
سهام بی نام
در طرف مقابل سهام با نام، سهام بی نام را داریم که هیچ اسمی از مالک روی برگۀ سهام آورده نمیشود. نه روی برگۀ سهام و نه در دفتر ثبت سهام.
سهام با نام و بی نام از نظر ارزش هیچ تفاوتی با هم ندارند و تنها فرقشان در این است که مالک اولی مشخص است و مالک دومی نامعلوم!
انواع دیگری از سهام هم وجود دارند مثل سهام انتفاعی، سهام نقدی و غیرنقدی، سهام مؤسس، سهام جایزه و...؛ اما این مواردی که تا اینجا بررسی کردیم، اصلیترین انواع سهام بودند که آشنا شدن با آنها برای شروع فعالیت در بورس ضروری است؛ با انواع دیگر حین فعالیت آشنا خواهید شد.
حالا بیایید به مفهومی بپردازیم که چند خط بالاتر به آن اشاره کردیم و گفتیم جلوتر معنای آن موشکافی میکنیم.
قیمت اسمی سهام چیست؟
همانطور که خودتان میدانید، قیمت هر سهم هر شرکت در بازار بورس متغیر است و نوسانات کم و زیادی را تجربه میکند.
ولی جدا از ارزش واقعی، قیمت اسمی را داریم که نشاندهندۀ مبلغ تعیینشده در اساسنامۀ شرکت برای هر سهم است. در نتیجه، فارغ از میزان عرضه و تقاضا و تأثیرات مختلفی که سهم و کلیت بازار از مسائل مختلف میگیرند، قیمت اسمی سهام هر شرکت، همواره عددی ثابت است.
اینجا لازم است یک نکتۀ مهم دیگر را هم گوشزد کنیم. همۀ شرکتها در بورس نیستند و نمیتوانید در مالکیت هر برندی که فکر میکنید شریک شوید.
شرکتهای سهامی عام و شرکتهای سهامی خاص چه تفاوتی با هم دارند؟
بهطور کلی، از منظر در دسترس بودن سهام، شرکتها و مجموعهها به دو دسته تقسیم میشوند. در این بخش، هر دو دسته را بررسی میکنیم.
شرکتهای سهامی عام
این دسته از شرکتها، همانهایی هستند که بهمنظور تأمین سرمایه، وارد بازار بورس شدهاند و سهام خود را عرضه کردهاند.
حداقل تعداد سهامدارهای این نوع شرکتها 5 نفر است؛ بهعلاوه، چون سهام آنها دائماً در بورس معامله میشوند، معمولاً شرایط مالکیت هم یکسان نیست.
شرکتهای سهامی خاص
همانطور که گفتیم، لزوماً همۀ شرکتها سهام خود را عرضه نمیکنند و بسیاری از آنها تمایلی به گرفتن شریک ندارند! این دسته از مجموعهها که مالکیتشان در انحصار مؤسسان قرار دارد، با برچسب شرکتهای سهامی خاص متمایز میشوند.
اگر موافق باشید، در بخش بعدی ببینیم خرید سهام برای سهامدار چه فایدههایی خواهد داشت؟
خرید سهام شرکتها چه مزایایی و منفعتهایی دارد؟
فهمیدیم شرکتها از فروش سهامشان چه آوردهای به دست میآورند. آنها سرمایۀ لازم برای پیشبرد اهدافشان را جذب میکنند؛ اما سهامدار قرار است چه نفعی ببرد؟
- افزایش سرمایه: اگر عملکرد شرکت مثبت باشد و ارزش آن افزایش پیدا کند، سرمایۀ اولیۀ سهامدار هم بیشتر میشود و این یکی از اصلیترین مزایای فعالیت در بازار بورس است.
- دریافت سود: برخی مجموعهها، مقداری از سود خود را با سهامداران تقسیم و در یک بازۀ زمانی مشخص (معمولاً فصلی و سالیانه) به حساب آنها واریز میکنند. تأکید میکنیم که همۀ شرکتها چنین کاری را انجام نمیدهند!
این دو، اصلیترین مزایا هستند و هر منفعت دیگری، بهنوعی در یکی از این دو دسته قرار میگیرد. منافعی مثل حق رأی که بالاتر راجعبه آن صحبت کردیم و گفتیم مختص سهامداران عادی است؛ یا دریافت حقوق ثابت که فهمیدیم فقط سهامداران ممتاز از آن برخوردار میشوند.
ولی یک نکتۀ مهم را فراموش نکنید؛ آن هم اینکه هیچ تضمینی در کار نیست! کلاً بازارهای مالی همانطور که میتوانند خیلی سودآور باشند، ممکن است طی یک شب تمام دارایی شما را نیستونابود کنند؛ مخصوصاً بازار بورس ایران که شرایط خیلی خاصی بر آن حکمفرما است.
بنابراین، فکر نکنید با خرید سهام یک شرکت قرار است حتماً سود کنید! طرف دیگر ماجرا را از یاد نبرید؛ ضررهای سنگین هم وجود دارند و اتفاقاً که احتمال رخ دادن چنین اتفاقهای تلخی اصلاً هم کم نیست.
از آنجایی که ممکن است خیلیها سهام را با اوراق قرضه اشتباه بگیرند، در بخش بعدی، فرق بین این دو را بررسی میکنیم.
چه فرق و تفاوتی بین سهام و اوراق قرضه وجود دارد؟
هر دو، نوعی ابزار مالی برای شرکتها هستند که با استفاده از آنها، سرمایۀ مورد نیاز را به دست میآورند.
مفهوم سهام را که یاد گرفتید، اگر خیلی مختصر بخواهیم اوراق قرضه را معنی کنیم، باید بگوییم:
با انتشار و عرضۀ اوراق قرضه، شرکتها (و حتی گاهی دولت)، سعی میکند از خریداران برای تأمین مالی پروژههای خود پول قرض بگیرد! همینقدر ساده و سرراست.
پس وقتی سهام یک شرکتی را میخرید، مالک بخشی از آن خواهید شد؛ ولی زمانی که اوراق قرضۀ منتشرشده توسط همان شرکت را تهیه میکنید، در واقع پول خود را به آنها وام میدهید و در عوض، سودی با مقدار ثابت (فارغ از چگونگی عملکرد شرکت و ارزش آن) دریافت خواهید کرد.
علاوهبر اینها، در صورت ورشکستگی و انحلال شرکت، صاحب اوراق قرضه بهنوعی طلبکار محسوب میشود و برای دریافت مطالبات اولویت دارد؛ منتهی همانطور که بالاتر هم گفتیم، سهامدار باید منتظر بماند تا نوبتش برسد و نهایتاً بخشی از سرمایۀ خود را پس بگیرد.
با آگاهی کامل وارد شوید و حسابشده قدم بردارید
با یادگیری مفهوم سهام، اولین قدم از کسب دانش لازم برای ورود به بازار بورس را برداشتید؛ ولی همچنان خیلی از راه باقی مانده است و اگر میخواهید به سود برسید، باید خیلی چیزهای دیگر را هم یاد بگیرید.
باز هم تأکید میکنیم که بازارهای مالی مثل چاقویی دوطرفه عمل میکنند؛ یعنی کاربلدهایی که عقلانی عمل میکنند، سودهای کلان به جیب میزنند و آن نابلدهایی که اسیر طمع میشوند و ناآگاهانه تصمیم میگیرند، به خاک سیاه مینشینند!
امیدواریم از خواندن این مقاله نهایت استفاده را برده و کاملاً با مفهوم سهام آشنا شده باشید.