مدیریت سرمایه یکی از مهمترین عادات و فعالیتهای اقتصادی در راستای بهبود کیفیت زندگی و تحقق اهداف مالی است. اما چرا از کلمهٔ «عادات» استفاده کردیم؟ به این خاطر که مدیریت سرمایه، برخلاف باور عموم، مفهومی نیست که فقط مختص به شرکتها، بانکها و یا کسب و کارهای بزرگ باشد!
دانش مدیریت سرمایه، یک مهارت و ابزار کاملاً ضروری برای تکتک افراد و بیزنسهاست. مهارتی که برای رسیدن به سودآوری و پیشرفت مالی سریعتر، میبایست آنرا آموخت و در کسب و کار و زندگی روزمرهٔ خود جاری کرد. آن هم در روزگاری که اکثریت قریب به اتفاق مردم، برای تأمین ملزومات و حداقلهای زندگی، اندر خم یک کوچهاند و عطای ثروت و رفاه دلخواهشان را به لقایش بخشیدهاند!
خوشبختانه حتی در شرایط بدِ اقتصادی هم کورسوی امیدی هست و داشتن مهارتی مثل مدیریت سرمایه، پتانسیلش را دارد که مسیر زندگی افراد را به کلی عوض کند. خصوصاً در عصر دیجیتال، که فرصتها و امکانات سرمایهگذاری بیشمارند و دسترسی به منابع آموزشی و امکان یادگیری فوت و فنهای مدیریت سرمایه، از هر زمانی آسانتر است. در این مطلب با مفهوم مدیریت سرمایه، مدیریت ریسک و تعدادی از مهمترین اصطلاحات این وادی آشنا میشویم.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه یا سرمایهگذاری، به فرآیندی گفته میشود که در آن، سرمایه یا داراییهای شخصی یا سازمانی، با هدف رسیدن به بیشترین بازدهی و کمترین ریسک، در انواع بازارهای مالی نظیر، بورس، اوراق بهادار، املاک و مستغلات و سایر منابع سرمایهای به کار گرفته میشود.
مدیریت سرمایه در یک کلام، ارزیابی داراییها و نظارت بر روند تغییرات و نوساناتِ بازارهای مالی است. دانشی که به سرمایهگذاران کمک میکند، بر اساس ترجیحات و مقتضیات خاصی که دارند، تصمیمات بهتری بگیرند و همزمان با کاهش ریسک، بیشترین سود و بازدهیِ ممکن را عاید خود کنند. بنابراین موفقیت در مدیریت سرمایه، در گرویِ آشنایی با بازارهای مالی، توانایی تحلیل رفتار بازار، دستهبندی داراییها و توجه به ریسک مرتبط با انواع سرمایهگذاری است.
اصطلاحات مهم در مدیریت سرمایه
درک یکسری مفاهیم و اصطلاحات مهم در ادبیات مدیریت سرمایه و سرمایهگذاری، نخستین قدم در آغاز این مسیر جذاب است. اگر با مفاهیم پایه آشنایی دارید به بخش بعدی مقاله مراجعه کنید. درهرصورت، مرور این موارد هم خالی از لطف نیست.
دارایی
در تعریف کلی، دارایی هر چیزیست که از ارزش ذاتی برخوردار بوده و بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، میتواند به پول و سرمایه تبدیل شود. از یک مجسمهٔ عتیقه یا تابلوی نقاشی گرانبها گرفته تا مواردی مثل پول نقد، سهام، اوراق بهادار، ملک، ماشینآلات، تجهیزات و غیره. در ادبیات سرمایهگذاری و مدیریت سرمایه، دارایی به هر چیزی گفته میشود که میتواند برای صاحبش سودآوری و درآمدزایی کند.
داراییهای منقول
به احتمال زیاد با عبارت داراییها یا سرمایههای منقول و غیرمنقول برخورد داشتهاید. منظور از داراییهای منقول، آن دسته از داراییهاست که بهراحتی قابلیت انتفال و جابجایی دارند. مثل پول نقد، سکه، سهام، اوراق بهادار، خودرو، موجودی کالا و ماشینآلات که همگی قابل شمارش و جابجایی هستند.
داراییهای غیرمنقول
مواردی مثل لایسنس برنامههای کامپیوتری، پروانهها و مجوزهای تجاری یا صنعتی، حق ثبت اختراع، ارزش برند، داراییهای معنوی - مثل یک قطعهٔ موسیقی یا یک رمان یا فیلمنامه - در دستهٔ داراییهای غیرمنقول قرار میگیرند. چون ارزشگذاری آنها، وابسته به یکسری زیر و بمهای قانونی و عوامل متعدد است و برخلاف داراییهای منقول، قابلیت انتقالشان به این سادگیها میسر نیست.
تخصیص سرمایه
بودجهبندی یا تخصیص سرمایه، یکی از عناصر مهم در فرایند مدیریت سرمایه است. وقتی بخشهایی از درآمدمان را بین مایحتاج روزانه، تفریح و تفنن، اجارهخانه، تعمیرات و خرجهای غیرمنتظره، و یا پسانداز و سرمایهگذاری تقسیم میکنیم، عملاً در حال بودجهبندی هستیم. در مقیاس یک کسب و کار هم ماجرا همین است.
بخشی از سرمایه یا درآمد شرکت صرف تحقیق و توسعه، بخشی برای بازاریابی و فروش، بخشی برای حقوق پرسنل، و قسمتی هم برای راهاندازی وبسایت و سایر روتینها و فعالیتهای کسب و کار اختصاص مییابد. هدف کلی از بودجهبندی یا تخصیص سرمایه - یا منابع مالی، زمانی و مهارتی - رسیدن به یک تعادل و بازدهی مناسب در جهت اهداف و خواستههای رفاهی یا حرفهای است.
بازده سرمایه
تعریف بازده یا راندمان، بهطور کل نسبت خروجیِ یک سیستم به ورودی آن است. اینکه برای X میزان دستاورد، Y مقدار هزینه کردهایم. در ادبیات مدیریت سرمایهگذاری هم، بازدهی دقیقاً به همین معناست و نسبت درآمد به میزان سرمایهگذاری را به تصویر میکشد.
محاسبهٔ بازده سرمایه، میتواند به صورت درصدی یا مبلغی بیان شود و معمولا به عنوان یک معیار مهم در ارزیابی عملکرد سرمایهگذاری به کار رود. مثلاً فرض کنید بازدهی سرمایهٔ شما در دو بازار مسکن و سکه، چنگی به دل نمیزند و در مقابل، در بازار بورس و ارز بازدهی به مراتب بیشتری داشتهاید. منطق حکم میکند که درصد بیشتری از دارایی خود را به سرمایهگذاریهای پربازدهتر انتقال دهید.
ریسک سرمایه
ریسک سرمایه یا ریسک سرمایهگذاری به معنای احتمال افتِ ارزشِ داراییها و دستیابی به بازدهی پایینتر از حد مطلوب است. ریسک از جریانات غیرقابلپیشبینی در اقتصاد - در مقیاس کشوری و جهانی - و نوسانات اجتنابناپذیر بازار نشأت گرفته و به دلایل مختلفی مثل تغییرات نرخ بهره، تحولات سیاسی، تغییر فناوری و کلی موارد دیگر هم بستگی دارد.
سبد سرمایه (پرتفوی)
منظور از سبد سرمایه یا سبد سرمایهگذاری، مجموعهای از داراییهای مالی متفاوت است که به صورت همزمان در مالکیت سرمایهگذار قرار دارند. این داراییها میتوانند از نوع سهام، اوراق قرضه، رمزارز و سایر داراییها و ابزارهای مالی باشند. هدف اصلی از تشکیل سبد سرمایهگذاری، ایجاد تنوع در سرمایهگذاری و فعالیت در بازارهای مختلف است که منجر به کاهش ریسک سرمایهگذاری میشود.
متنوع سازی
یک سرمایهگذار باتجربه و کارکشته، این ضربالمثل قدیمی را با تمام وجودش درک کرده است: هرگز تمام تخممرغهایت را در یک سبد نگذار! ایجاد تنوع در سرمایهگذاری یا متنوعسازی (Diversification) هم دقیقاً همین ماجراست و یکی از ترفندهای کلیدی در مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک است.
شرکتهای سبدگردان
شرکتهای سبدگردان گونهای از شرکتهای خدمات مالی هستند که کارشان مدیریت و اداره صندوقهای ETF است. صندوق ETF یا همان صندوقهای قابل معامله (Exchange Traded Funds)، کارکردی شبیه به خرید سهام در بازار بورس دارند. با این تفاوت که صندوقهای ETF، مجموعهای از سهام شرکتهای مختلف در قالب یک سهام کلی هستند. یک شرکت سبدگردان، سهمهای تشکیلدهندهٔ سبد را تعیین، نرخ بازدهی و هزینههای صندوق را محاسبه، و به سهامداران گزارشات مالی ارائه میکند.
شرکتهای کارگزاری یا بروکرها
شرکتهای کارگزاری (Brokerage firms) نوع دیگری از شرکتهای مالی هستند که به عنوان واسطهٔ سرمایهگذاران و بازار سرمایه عمل میکنند. بروکرها امکان دسترسی و خرید و فروش در بورس سهام، اوراق بهادار، فارکس و سایر مشتقات مالی را فراهم میکنند. همچنین، راهنمایی مشتریان در مورد بازار، اجرای سفارشات خرید و فروش، ارائهٔ اطلاعات موثق و مدیریت پورتفوی مشتریان، بخشی از وظایف این قبیل شرکتهاست.
شرکتهای هجفاند
شرکتهای هِج فاند Hedge Fund یا شرکتهای خصوصی سرمایهگذاری، گونهای از شرکتهای خدمات مالی هستند که با جمعآوری سرمایهٔ مشتریان و سرمایهگذاران، در بازارهای مالی مختلف از جمله بازار سهام، فارکس، بازار سرمایه و غیره سرمایهگذاری میکنند و بیشتر مختص به سرمایهگذاران حرفهای و سرمایههای کلان هستند.
اوراق بهادار
اوراق بهادار نوعی از داراییها و ابزارهای مالی هستند که در بازارهای مالی معامله میشوند. برخی از انواع اوراق بهادار عبارتند از: سهام، اوراق تسهیلات، اوراق قرضه، صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله، ارز و سند مالکیت.
اوراق قرضه
اوراق قرضه نوع خاصی از اوراق بهادارند که سرمایهگذاران - مثلاً شهروندان عادی - با خریداری آنها به سازمانها و شرکتهای صادرکنندهٔ این اوراق - مثل شرکتها یا وزارتخانههای دولتی - وام میدهند. این وامها به طور معمول از نرخ بهرهٔ پایین، اما مطمئنی برخوردارند و یکی از امنترین انواع سرمایهگذاری به شمار میروند. بازده این نوع سرمایهگذاری، در کشورهایی که درگیر تورم افسارگسیختهاند، عملاً ناچیز و فاقد جذابیت لازم است.
تحلیل بازار
تحلیل بازارهای مالی به معنای بررسی، تحلیل و پیشبینی عملکرد قیمتها و ارزش سهام در بازارهای مالی است. نظارت بر شاخصهای بازار، مشاهدهٔ نمودارهای قیمت، بررسی حجم معاملات، توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی و سایر عوامل موثر بر بازار، همگی زیر چتر تحلیل بازار قرار میگیرند. هدف از تحلیل بازار، پیشبینی تغییرات بازار و شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری است. تحلیل بازار به دو گونهٔ مختلف، یعنی تحلیل بنیادی (Fundamental) و تحلیل فنی (Technical) تقسیم میشود.
تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental Analysis)، عملکرد شرکتهای مختلف و عملکرد کلی بازار از دریچهٔ عوامل اقتصادی، مالی، سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد. تحلیل بنیادی نیازمندِ تجربهٔ بالا و شَم اقتصادی قوی است و معمولا توسط سرمایهگذاران و تحلیلگران کهنهکار بهکار میرود.
مواردی مثل گردش مالی و سود خالص، داراییها و بدهیهای شرکت، تعداد پرسنل، قدرت واحدِ تحقیق و توسعه، فعالیت رقبا، قوانین و مقررات، و وضعیت اقتصاد جهانی، شاخصهایی هستند که در تحلیل بنیادی یا فاندامنتال مورد استفاده قرار میگیرند.
تحلیل فنی یا تکنیکال
تحلیل فنی یا تکنیکال (Technical Analysis) نوع دیگری از تحلیل و پیشبینی بازار است که بر اساس تحلیل نمودارها و شناسایی الگوهای قیمتی انجام میشود. تریدرها یا معاملهگران در این نوع تحلیل، بر اساس یکسری روشها، الگوها، و ابزارهای خاص، به بررسی نمودارهای قیمتی پرداخته و در مورد خرید و فروش سهام تصمیم میگیرند. ابزارهایی مثل خطوط حمایت و مقاومت، ساختار نمودارهای شمعی یا کندلاستیکها، اندیکاتورها، سطوح فیبوناچی، الگوهای هارمونیک، موجشماری به سبک اِلیوت و ... بخشی از ابزارهای معاملهگرانِ تکنیکال هستند.
مدیریت پول
مدیریت پول (Money Management) در معنای عام خود، همان مدیریت سرمایه است و در معنای خاص، نشانگر قوانین شخصی و شرط و شروط شما در حین معامله است. چیزی که برای هر سرمایهگذار، بهدلیل شرایط و ترجیحات خاصش، منحصر بفرد بوده و به اصطلاح، هر کس سیستم معامله یا سیستم ترید کردن (Trading System) خاص خودش را دارد.
فرض کنید با ۱۰۰۰ دلار سرمایه، یکسوم را در بازار بورس، یکسوم در فارکس، و مابقی را در بازار رمزارزها سرمایهگذاری میکنید. یا مثلاً تعیین میکنید که هیچگاه، بیش از ۱۰ درصد کل سرمایه را در یک بازار خاص قرار نمیدهید. یا در هر معاملهٔ خاص، میزان ضررِ احتمالی، نباید از ۲ درصدِ سرمایهٔ شما در آن بازار فراتر برود. مواردِ اینچنینی، نمونههایی از قوانین انتخابی، برای مدیریت پول یا سیستم معاملاتی خاص شما هستند.
سهام
سهام یکی از انواع اسناد و اوراق بهادار و معادل بخشی از مالکیت یک شرکت است. طبیعتاً هرچه تعداد این سهام بیشتر باشد، مقدار و سهم مالکیت شما از شرکت یا شرکتهای مورد نظر بیشتر، و متعاقباً سود و زیان شما هم بیشتر خواهد بود. سرمایهگذاران وقتی یک سهام خاص را میخرند، عملاً روی رونق کسب و کارِ آن شرکت حساب باز میکنند. تا بتوانند در آینده، سهامشان را با قیمت بالاتری بهفروش رسانده یا سود بیشتری دریافت کنند.
سود سهام
در ادبیات مدیریت سرمایهگذاری، منظور از سودِ سرمایه (Dividend) درصدی از سودِ شرکتِ صادرکنندهٔ سهام است که به سهامداران پرداخت میشود. این سود به صورت پول نقد، سهامِ بیشتر و به اشکال دیگر قابل پرداخت است و نرخش را هیئت مدیرهٔ شرکت تعیین میکند.
بازارهای مالی
بازارهای مالی، به اصطلاح پلتفرمها، شبکهها یا مکانهایی هستند که امکان معاملهٔ محصولات مالی از جمله سهام، ارز، اوراق بهادار، سکه، رمزارز، نقره و طلا و بسیاری موارد دیگر در آنها فراهم است. این بازارها در تسهیل معاملات، تعیین قیمتها و تبدیل داراییهای نقدی به داراییهای قابل معامله و بالعکس، نقش کلیدی دارند. انواع بازارهای مالی عبارتند از:
- بازار سهام (Stock market)
- بازار اوراق بهادار (Bond market)
- بازار ارز یا فارکس (Foreign exchange market)
- بازار سرمایه (Capital market)
- بازار سکه و طلا (Gold and coin market)
- بازار کالا (Commodity market)
- بازار خودرو (Automobile market)
- بازار مسکن (Real estate market)
- بازار رمزارز یا ارزهای دیجیتال (Cryptocurrency market)
بازار جهانی ارز یا فارکس (Forex)
بازار فارکس (Forex) مخفف عبارت Foreign Exchange و بازار جهانی ارز است. در این بازار، ارزهای قوی مثل پوند، یورو، دلار آمریکا، ین ژاپن، فرانک سوییس، دلار استرالیا و بسیاری ارزهای دیگر در برابر هم خرید و فروش میشوند. با ذکر این نکته که برخلاف بازاری مثل رمزارزها - که مقداری از کل موجودی بیتکوین یا اتریم در اختیار شما قرار میگیرد - عملاً هیچ ارزی به حساب سرمایهگذاران واریز نمیشود.
بلکه سرمایهگذاران یا تریدرهای فارکس، مانند تماشاچیان و پیشگویانی هستند که با پیشبینی رفتار بازار و بر اساس حرکات صعودی یا نزولی جفتارزها (مثلا پوند به دلار یا در ادبیات فارکسی GBP/USD) در رقابت احتمالات شرکت کرده و دست به خرید و فروش میزنند.
مفهوم مدیریت ریسک چیست؟
در مسیر سرمایهگذاری، محاسبه و مدیریت ریسک، عنصر جداییناپذیری از معادلات مدیریت سرمایه است. ریسک به هرگونه عدم قطعیت و احتمال ضرر و زیان در بازگشت سرمایه یا Return of Investment یا ROI اشاره دارد. درواقع، هیچ شکلی از سرمایهگذاری را پیدا نمیکنید که با مقادیری ریسک همراه نباشد.
سرمایهگذاران برای مهار و مدیریت ریسک از روشها و ترفندهای مختلفی مانند متنوعسازی (توزیع سرمایه در صنایع مختلف)، تحلیل فنی و تحلیل بنیادی و مدیریت پورتفوی استفاده میکنند. برای درک بهتر موضوع، باید دید که انواع ریسک چه هستند و به چه عواملی بستگی دارند.
انواع مختلف ریسک مالی چه هستند؟
سرمایهگذاران در مواجهه با ریسک مالی یا مدیریت ریسک در سرمایهگذاری، به سه گروه کلی تقسیم میشوند و در ادامه خواهیم دید که وقتی از ریسک صحبت میکنیم، دقیقاً منظورمان چیست و با چه عواملی سر و کار داریم:
- ریسکگریز: محافظهکارند و از سرمایهگذاریهایی با سود پایین و ریسکِ کم استقبال میکنند.
- متعادل: حد واسط سرمایهگذاران محافظهکار و ریسکپذیر هستند و آستانهٔ ریسک متعادلی دارند.
- ریسکپذیر: سرمایهگذارانی که فرصتهای پرخطر را به امید بیشترین سود ممکن ترجیح میدهند.
ریسک بازار
وجود ناپایداری در بازار سرمایه و تغییرات قیمت سهام، اوراق بهادار و نوسانات ارزش داراییها، همگی به ریسک بازار اشاره دارند. این گونه از ریسک به عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، یا تکنولوژیکی بستگی دارد و یکی از مشخصههای مهم در انواع بازارهای مالی است.
ریسک نرخ بهره
ریسکِ نرخ بهره همانطور که از نامش پیداست به تغییرات نرخ بهره و تاثیر منفی آن بر بازده سرمایهگذاری اشاره دارد. مثلاً بانکهای ایران را در نظر بگیرید که در یک برههٔ اقتصادی خاص و به منظور جمعآوری سرمایههای مردم، اقدام به افزایش بهرهٔ بانکی میکنند تا مشتریان را به سپردهگذاریهای بلندمدت تشویق کنند. اما در برههای دیگر، نرخ بهره را به میزان پیشفرض کاهش میدهند.
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری، از احتمال عدم بازپرداخت وامها، بدهیها و یا تسهیلات اعتباری ناشی میشود و در کل، به عدم تحقق تعهدات مالی شرکتها، موسسات مالی یا صندوقهای سرمایهگذاری اشاره میکند. در سالهای اخیر، شاهد موارد متعددی از عدم توانایی شرکتها و موسسات مالی در عمل به تعهداتشان بودهایم.
ریسک پولی
ریسک پولی همان کاهش ارزش واحد پول یک کشور است که در اثر تورم شدید، چاپ بیحساب و کتاب اسکناس توسط سیستم بانکداری و کسری بودجهٔ شدید رخ میدهد. این نوع از ریسک مالی، مستقیماً قدرت خرید مردم را - که یکی از شاخصهای مهم وضعیت اقتصادیست - کاهش میدهد و از آنطرف، تمام سرمایههای پولمحور را دچار زیان میکند.
ریسک مدیریتی
ریسک مدیریتی به احتمال ناکارامدی مدیران و تصمیمگیرندگان در اجرای سیاستهای اقتصادی و تاثیرات مخرب آن در حوزههای مختلف سرمایهگذاری اشاره میکند. این گونه از انواع ریسک، میتواند از نبود استراتژیهای مناسب اقتصادی، دخالت بیش از حد دولت در امور تجاری، یا اجرای قوانین و مقررات دست و پاگیر و بسیاری موارد دیگر ناشی شود.
ریسک سیاسی
تغییرات سیاسی و اجتماعی کشور، وجود نابسامانیهای داخلی، فساد اداری و سیستماتیک، دیپلماسیِ ضعیف و روابط ناجور با کشورهای جهان، تحریم، جنگ و عواملی از این قبیل، که خسارات جبرانناپذیری به اقتصاد کشورها و حوزههای اقتصادی مختلف وارد میکنند، در دایرهٔ ریسک سیاسی قرار میگیرند.
روشهای مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک
برای مدیریت سرمایه و همچنین مدیریت ریسک، تکنیکها و ترفندهای مختلفی وجود دارد که در ادامه، به تعدادی از مهمترین موارد موجود اشاره میکنیم:
سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف: یکی از محبوبترین روشها برای سرمایهگذاران کهنهکار، توزیع داراییها و سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف است. یعنی مثلاً بخشی از سرمایه در بازار ارز، بخشی در بازار سکه و طلا و قسمتی هم در بازار مسکن و غیره.
محاسبهٔ ریسک و تنظیم هزینه به دستاورد: اندازهگیری و تحلیل ریسک سرمایهگذاری، تطبیق آن با میزان ریسکپذیری سرمایهگذار و کنترل آن در محدودهٔ مطلوب، بخش جداییناپذیری از مدیریت ریسک و سرمایه است.
مدیریت ریسک با خرید مشتقات مالی: مشتقات مالی یکسری ابزارهای مالی، قراردادها و معاملات خاص هستند که ارزششان، از ارزش داراییهای مورد قرارداد مشتق میشود. قراردادهای آتی (Future Contracts)، انواع معاملات سوآپ (Swaps) یا سرمایهگذاری در صندوقهای ترکیبی یا ETFها، نمونههایی از این مشتقات مالی هستند.
مدیریت پول (Money Management): همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، تعهد به محدودیتها و اجرای قوانین معاملهگری خودخواسته و داشتن یک استراتژی معاملاتی مشخص، جزو راهکارهای مدیریت ریسک و سرمایه است. مثلاً تصمیم میگیریم که تحت هیچ شرایطی، بیش از X درصد از کل دارایی را وارد یک بازار خاص نکنیم.
یا در بازارهای پرریسکی مثل فارکس که با اهرم سر و کار دارند - و تصمیمات اشتباه و بیمهابا، در یک چشمبهمزدن، منجر به تبخیر سرمایه میشود! - شرطمان برای ورود به هر معامله، نسبت ۵ به ۱ بین حد سود و حد ضرر است. برای مثال، پیش از هر معامله، میزان سود (Take Profit) را ۱۰ دلار در نظر میگیرید و حد ضرر (Stop Loss) را روی ۲ دلار میبندید. به این ترتیب، پنج معاملهٔ ناموفق و ضررده، با یک تریدِ موفق جبران میشود.
یک مهارت مادامالعمر که نباید از قلم انداخت!
مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک، مجموعهای از روشها و تکنیکهای سرمایهگذاری، پیشبینی بازار، محاسبهٔ ریسک و فوت و فنِ استفاده از ابزارهای مالی را در برمیگیرند. فراموش نکنیم که آموختن سواد مالی و دانش سرمایهگذاری - که متاسفانه هیچ جایگاهی در سیستم آموزشی ندارد! - در دنیای امروز یک مهارت حیاتی است. مهارتی که با هدایت سرمایهها و داراییهای راکد در مسیرهای درست، ارزش داراییها را افزایش میدهد، یا لااقل از کاهش ارزش آنها در مرور زمان جلوگیری میکند!