این مقاله برای تریدرهای حرفهای نوشته شده است! چون میخواهیم راجعبه سازوکاری صحبت کنیم که سرمایههای کلان را در اختیار این افراد قرار میدهد تا بتوانند سودهای خیلی بزرگتری رقم بزنند.
اگر تازهکار هستید، یا هنوز وارد وادی معاملهگری نشدهاید، پیشنهاد میکنیم بروید سراغ مقالۀ "ترید چیست و چگونه تریدر شویم؟ (راهنمای قدم به قدم)" و بعد از اینکه دانش اولیۀ خود را تقویت کردید، مقالۀ "ذهنیت یک تریدر موفق با روانشناسی معاملهگری!" را بخوانید.
درهرصورت، باز هم تأکید میکنیم که بلاگپست پیش رو، بیشتر برای تریدرهای کارکشته که استراتژیهای مطمئن دارند، به کار میآید.
میخواهیم ببینیم پراپ تریدینگ چیست و چطور میتواند درهای رو به فرصتهای طلایی را بگشاید. مثل همیشه، سعی میکنیم همۀ جوانب موضوع را بررسی کنیم تا هیچ ابهامی باقی نماند و اطلاعات کامل دربارۀ پراپ تریدینگ را به دست بیاورید.
اگر آمادهاید، با تعریف مفهوم پراپ تریدینگ شروع کنیم.
منظور از پراپ تریدینگ چیست؟
وقتی مؤسسههای مالی تصمیم میگیرند بهجای تزریق پول مشتری به بازار، از سرمایۀ خود برای معاملهگری استفاده بکنند، پراپ تریدینگ رخ داده است!
Proprietary Trading (شکل کامل Prop Trading)، میتواند سود خیلی بیشتری از روشهای دیگر ترید به حساب مؤسسههای مالی واریز کند؛ چون همانطور که گفتیم، سرمایۀ اولیه از طرف خود مجموعه تأمین میشود و بیشتر سود به مؤسسه برمیگردد؛ درحالیکه وقتی سرمایۀ اولیه از جانب مشتری تأمین میشود، مؤسسه فقط برای خدماتی که ارائه میکند دستمزد میگیرد.
اگر میپرسید مؤسسات بیشتر در کدام بازارهای مالی ترید میکنند، باید بگوییم با اینکه عملاً محدودیتی وجود ندارد، اما خب مطابق دادههای موجود، بازارهای سهام، کالاها و البته فارکس، جزو گزینههای محبوب این مجموعههای ثروتمند به حساب میآیند.
توجه داشته باشید که مؤسسههای مالی و بانکها، معمولاً به اطلاعاتی دسترسی دارند که اشخاص معمولی، روحشان هم از آنها خبر ندارد! همین مسئله یک مزیت مهم در اختیار مؤسسههای مالی میگذارد که باعث میشود نرخ موفقیت معاملات آنها در پراپ تریدینگ بالاتر برود.
خب حالا این موضوع چه ربطی به تریدرهای حرفهای دارد؟ خواهیم گفت.
از آنجایی که همۀ مؤسسههای مالی نمیتوانند تریدرهای کاربلد را به استخدام خود دربیاورند و ممکن است نیروهای نخبۀ بسیاری از چنگشان در بروند، آنها فرصتی را برای حرفهایها به وجود میآورند تا با سرمایۀ مجموعه وارد معاملات شوند و در نهایت، سود حاصلشده بین طرفین تقسیم خواهد شد.
البته همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، باید مهارتهای خود را به مجموعه ثابت کنید تا واجد شرایط شناخته شوید؛ این کار با پشتسر گذاشتن چالشهای پیچیده ممکن میشود.
مسلماً هیچکس نمیخواهد سرمایهاش را به قضاوقدر بسپارد و مؤسسههای مالیای که پراپ تریدینگ را جزو برنامههای خود قرار میدهند هم از این قاعده مستثنی نیستند.
اجازه دهید در بخشی جداگانه ببینیم تریدرها چطور میتوانند به برنامههای اینچنینی بپیوندند و درآمد داشته باشند. علاوهبر این، یک بار دیگر چیستی شرکتهای پراپ تریدینگ را هم مرور خواهیم کرد.
نگاهی به نقش تریدرهای مستقل و شرکتهای پراپ تریدینگ در این سازوکار
اولین سؤالی که پیش میآید این است که خب اصلاً چرا یک تریدر حرفهای باید دنبال عضویت در چنین سیستمی باشد و سودی که به دست میآورد را تقسیم کند؟! پاسخ را میتوان در سرمایۀ کلانی که از جانب مؤسسات مالی تأمین میشود جستوجو کرد.
خیلیها هستند که علیرغم داشتن مهارت کافی و دستیابی به استراتژیهای ثابتشده، بهخاطر نداشتن سرمایۀ کافی نمیتوانند آنطور که بایدوشاید از بازارهای مالی سود کسب کنند. میدانیم که هرچقدر سرمایه بیشتر باشد، موفقیتها به سودهای خیلی درشتتری منجر خواهند شد.
مثلاً اگر با 10 هزار دلار سرمایه وارد بازار شوید و برآیند معاملات مثبت 10 درصد باشد، تنها هزار دلار سود کسب خواهید کرد؛ ولی اگر سرمایۀ اولیه 100 هزار دلار باشد، همان برآیند مثبت 10 درصد برابر است با سودی معادل 10 هزار دلار!
پس درصورتیکه میتوانید سرمایۀ درشت را خودتان تأمین کنید، خوش به حالتان؛ شما بدون نیاز به عضویت در برنامههای پراپ تریدینگ میتوایند سودهای قابل توجه را از بازار به دست بیاورید؛ بدون اینکه قرار باشد آن را با مجموعهای قسمت کنید؛ ولی اگر اینطور نیست، پراپ تریدینگ راهکاری است که شما را به سرمایههای چشمگیر میرساند.
پس تریدرهای مستقل اشخاصی هستند که بعد از اثبات تواناییهای خود، امکان دسترسی به سرمایۀ مؤسسههای مالی را کسب خواهند کرد. البته که علاوهبر سرمایه، معمولاً شرکتها تکنولوژیها، ابزار و دادههای اختصاصی خود را در اختیار تریدرها قرار خواهند داد تا به موفقیت هرچه بیشتر معاملات آنها کمک کنند. هرچه باشد سود بیشتر تریدر یعنی سود بیشتر مجموعه.
در آن طرف ماجرا، شرکتهایی که چنین سازوکاری را اجرا میکنند، مؤسسهها و ارگانهای مالیای هستند که تصمیم میگیرند با دخیل کردن پول شرکت در معاملات، سود خیلی بیشتری به دست بیاورند. بالاتر مفصل راجعبه این نوع شرکتها صحبت کردیم و حالا اگر موافق باشید، بریم به بخش بعدی و بهشکلی موشکافانهتر طرز کار این سیستمها را بررسی کنیم.
روال عملکردی پراپ تریدینگ چگونه است؟
بعد از اینکه تریدر واجد شرایط آزمونهای تعیینشده توسط مؤسسۀ مالی را با موفقیت پشتسر میگذارد، مقداری مشخص از سرمایه را در حساب خود خواهد دید. سرمایهای که قرار است با آن وارد معاملات در بازارهای مالی مختلف شود و انتظار میرود برآیند معاملات مثبت باشد.
همانطور که بالاتر هم گفتیم، سود حاصلشده، بین تریدر و مجموعۀ تأمینکنندۀ سرمایه تقسیم خواهد شد. نسبت این تقسیم به عوامل متعددی بستگی دارد. مثلاً برخی شرکتهای پراپ سهم بیشتری را برای تریدر در نظر میگیرند و برخی دیگر بیشتر سود را برای خود مجموعه برمیدارند.
همچنین، سطح مهارتهای تریدر، تجربۀ او و سابقۀ قبلی معاملات، همگی هم در تعیین سرمایۀ اولیه، هم در تعیین سودی که به هر طرف تعلق میگیرد، تأثیرگذار هستند.
پس یک طرف ماجرا مجموعهای را داریم که میخواهد سرمایهاش را به امید کسب سود، به بازارهای مالی تزریق کند. در طرف دیگر، تریدرهایی هستند که بعد از اثبات تواناییهای خود، بخشی از این سرمایه به آنها تعلق میگیرد.
از اینجا به بعد، تریدر با بهکارگیری استراتژیهای مختلف، تجزیهوتحلیل وضعیت بازارها و کلاً رو کردن هرآنچه که در چنته دارد، سعی میکند معاملات موفق بیشتری از معاملات شکستخورده داشته باشد تا به برآیند مثبتی برسد و بتواند سرمایۀ اولیه را بیشتر کند. سودی که گفتیم در نهایت بین دو طرف ماجرا تقسیم خواهد شد.
با اینکه بارها به این موضوع اشاره کردیم، شاید هنوز برای برخیها مشخص نباشد که شرکت پراپ تریدینگ چه نفعی از پیادهسازی این سیستم میبرد. بیایید پاسخی سرراست و قابل فهم به این پرسش بدهیم.
درآمد شرکتهای پراپ تریدینگ از کجا تأمین میشود؟
یادآوری میکنیم که این شرکتها با یک مزیت بزرگ وارد این نوع معاملات میشوند. آن هم دسترسی به اطلاعاتی است که احتمالاً عموم و افراد معمولی از آنها مطلع نیستند.
بهعلاوه، از آنجایی که سرمایۀ اولیه از پول خود شرکت تأمین میشود، تریدرهای همکار مجموعه میتوانند با قبول ریسک بیشتری وارد معاملات شوند؛ چون قرار نیست به مشتریای که پولش را در اختیار آنها قرار داده است، جواب پس بدهند.
بالاتر گفتیم که درآمد اصلی چنین شرکتهایی از سود به دست آمده توسط تریدرها حاصل میشود و بسته به توافق از پیش تعیینشده، هرکدام از طرفین درصدی از سود را برای خود برمیدارند.
برای مثال، اگر تقسیم سود 60/40 باشد و تریدر بتواند در یک بازۀ زمانی معین 100 هزار دلار سود کسب کند، 40 هزار دلار به او تعلق خواهد گرفت و شرکت 60 هزار دلار به جیب میزند! ضمن اینکه دیده شده که بعضی شرکتهای پراپ تریدینگ، از تریدرهایی که واجد شرایط شناخته میشوند، پولی را بهعنوان حق عضویت دریافت میکنند!
همچنین، برخی شرکتها از ارائۀ خدمات آموزشی و ابزارهای بهخصوص هم درآمد دارند؛ منتهی میزان این درآمد معمولاً کمتر از پولی است که با ترید به دست میآید.
برویم به بخش بعدی مقاله و تکلیف یک نکتۀ خیلی مهم را مشخص کنیم.
این سیستم مناسب چه افرادی است؟
در همان اولین خط مقاله پاسخ این پرسش را دادیم و گفتیم پراپ تریدینگ فقط به کار تریدرهای حرفهای میآید. آنهایی که تجربۀ بالایی در معاملهگری دارند و توانستهاند چند استراتژی درستوحسابی برای خود انتخاب کنند.
در واقع، شرکتها حساسیت زیادی روی این موضوع دارند و سرمایۀ خود را در اختیار هرکسی قرار نمیدهند. اگر دوست دارید با پول درشت وارد بازار شوید و سودهای چشمگیر به جیب بزنید، باید با پشتسر گذاشتن چالشهای مختلف، تواناییهای خود را اثبات کنید.
فرض بر اینکه واجد شرایط شناخته شدید و توانستید به یک برنامۀ پراپ تریدینگ بپیوندید، بیایید راجعبه چند نکتۀ کاربردی که شانس موفقیت را بالا میبرند صحبت کنیم.
چند نکتۀ تکمیلی برای موفقیت بهعنوان یک پراپ تریدر
اگر این نکات را رعایت کنید، میتوانید امید بیشتری به مثبت کردن برآیند معاملات خود داشته باشید:
- پیدا کردن یک استراتژی معاملاتی مطمئن: یک استراتژی مطمئن پیدا کنید که بتوان آن را با شرایط گوناگونی که بر بازارها حاکم میشوند، تطبیق داد. تجربه ثابت کرده که استراتژیهای ساده و سرراست، بیشتر از استراتژیهای پیچیده به درد میخورند.
- در مدیریت ریسک استاد شوید: وقتی با پول شرکت پراپ تریدینگ معامله میکنید، اول باید از ضرر دوری کنید و بعد به فکر کسب سود باشید؛ به همین خاطر، مدیریت ریسک در این سازوکار اهمیت خیلی بیشتری پیدا میکند.
- ذهنیت معاملهگری حرفهای را در خود پرورش دهید: هیچ تریدر موفقی اجازه نمیدهد احساسات روی تصمیمهایش اثر بگذارند. حرفهایها میدانند حفظ دیسیپلین و اتخاذ تصمیمهای هوشمندانه کلید موفقیت است و سعی میکنند با یادگیری از اشتباههای گذشته، مسیری بسازند بهسمت پیروزی در آینده.
- انتخاب یک شرکت پراپ تریدینگ خوب: قبل از اینکه به این وادی ورود کنید، بگردید و تحقیقات کاملی راجعبه انواع شرکتهای پراپ تریدینگ انجام دهید. در نهایت، سراغ آن گزینهای بروید که فکر میکنید بهترین پیشنهادها را بسته به شرایط خاص شما ارائه میکند.
- یادگیری مداوم را در دستور کار خود قرار دهید: یادگیری تمامی ندارد! این نکتۀ مهم را فراموش نکنید و همیشه دنبال جدیدترین متدها و تکنیکهای معاملاتی بگردید تا از قافله عقب نمانید.
- با کارکشتههای حرفۀ خود در ارتباط باشید: شبکهسازی با معاملهگرهای کاربلد دیگر میتواند در مواقع حساس به کمکتان بیاید. مواقعی که در تصمیمگیری دچار تردید هستید، نظر یک تریدر کارکشته میتواند مسیر را برایتان مشخص کند.
این نکات را گوشۀ ذهن داشته باشید و بیایید به یک سؤال پرتکرار دیگر پاسخ دهیم.
آیا بانکها میتوانند در نقش یک شرکت پراپ تریدینگ ظاهر شوند؟ (بررسی قانون Volcker Rule)
گفتیم وقتی مؤسسههای مالی وارد بازار میشوند و میخواهند با سرمایۀ خود سود شکار کنند، پراپ تریدینگ رخ میدهد؛ اما ایا بانکها هم اجازۀ انجام چنین کاری را دارند؟!
طی سالهای 2007 تا 2008 میلادی، یک بحران مالی جهانی به وقوع پیوست که اثرات منفی زیادی از خود به جای گذاشت. بهدنبال این بحران، رئیس وقت فدرال رزرو آمریکا، آقای Paul Volcker، وضع قانونی را پیشنهاد کرد که به نام خود او تصویب شد؛ قانون Volcker Rule.
خیلی کوتاه بگوییم:
این قانون محدودیتهای زیادی را برای بانکهای بزرگ وضع کرد. محدودیتهایی که دست بانکها برای ورود به معاملات مختلف را بهشدت میبندند.
هدف Volcker Rule محافظت از مشتریهای بانکها در برابر خطرات مالی جدی است. قانون مذکور نمیگذارد بانکها وارد معاملات ریسکی شوند و به این ترتیب، از احتمال وقوع رکودهای بزرگ جلوگیری میکند!
مفهومی با نام Hedge Fund وجود دارد که خیلیها آن را با پراپ تریدینگ یکی میدانند؛ در صورتی که اینطور نیست! در بخش بعدی به این موضوع میپردازیم.
مقایسۀ Hedge Fund و پراپ تریدینگ
هم در Hedge Fund، هم در پراپ تریدینگ، مؤسسههای مالی بزرگ (بهوسیلۀ تریدرهای مجرب) وارد معاملات میشوند و سعی میکنند با مزیت بزرگ خود (داشتن اطلاعاتی که اغلب مردم از آنها بیخبر هستند)، سودهای کلان به جیب بزنند.
بهطور مفصل توضیح دادیم که در پراپ تریدینگ، سرمایه از محل بودجۀ شرکت تأمین میشود؛ اما در Hedge Fund، مشتریهای مجموعه پول خود را در اختیار شرکت قرار میدهند تا متخصصها بهجای آنها وارد معاملات شوند. همین فرق اصلی، باعث بروز تفاوتهای ریزودرشت زیادی شده است.
شرکتهای Hedge Fund باید پاسخگوی مشتریهای خود باشند. کسانی که سرمایۀ خود را به این برنامهها تزریق میکنند، تمام سود را برای خود برمیدارند و درازای خدمات شرکت، مبلغی از پیش تعیینشده را در قالب دستمزد یا کارمزد به آنها میپردازند.
نکتۀ مهم: قانون Volcker Rule روی Hedge Fund هم اعمال میشود و اجازه نمیدهد مؤسسههای مالی در انجام معاملات، بیشتر از حدی مشخص ریسک کنند.
در نقطۀ مقابل، پراپ تریدینگ اجازۀ ریسک بیشتری را به شرکت میدهد؛ چون قرار نیست به هیچکسی پاسخگو باشد و تمام معاملات با سرمایۀ خود شرکت انجام میگیرند.
در بخش بعدی که آخرین قسمت مقاله است، میبینیم مزایا و معایب پراپ تریدینگ چیست.
نگاهی به مزایا و معایب پراپ تریدینگ
برای اینکه بفهمید آیا پراپ تریدینگ روشی مناسب برای شما است یا نه، باید از مزایا و معایب آن آگاه باشید. اینجا اول نقاط قوت چنین سیستمی را بررسی خواهیم کرد و بعد میرویم سراغ ایراداتی که غیر قابل چشمپوشی هستند.
مزایا
تریدری که بعد از پشتسر گذاشتن چالشها به یک برنامۀ پراپ تریدینگ میپیوندد، از مزایای زیر برخوردار خواهد شد:
- دسترسی به حجم خیلی زیادی از سرمایه: چه استعدادهایی که بهخاطر دسترسی نداشتن به سرمایۀ کلان، نتوانستند سودهای درشت از بازارهای مالی درو کنند. همانطور که گفتیم، شرکتهای پراپ تریدینگ به تریدرها اجازه میدهند با سرمایۀ قابل توجه وارد بازار شوند و بهدنبال این موضوع، سودهای چشمگیر رقم بزنند. میزان سرمایه بعد از بالا رفتن سطح و تجربۀ تریدر بالاتر هم میرود.
- خودمختاری در تصمیمگیری: البته که همۀ شرکتهای پراپ تریدینگ، قوانین و ضوابطی برای جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین به تریدر تحمیل میکنند؛ ولی در مجموع، دست تریدر برای استفاده از سرمایه جهت کسب سود، تا حد خیلی زیادی باز است.
- فرصت بینظیر ارتقا مهارتها و افزایش دانش: همکاری با تریدرهای حرفهای و متخصصانی که اطلاعات خیلی ارزندهای از معاملهگری و بازارهای مالی دارند، هم فرصت خارقالعادهای برای ارتقا مهارتها ایجاد میکند، هم کمک زیادی به شبکهسازی خواهد کرد.
- دسترسی راحت به جدیدترین تکنولوژیها: در دنیای امروزی، استفاده نکردن از تکنولوژی یعنی از دست دادن امکاناتی که میتوانند تفاوتها را رقم بزنند؛ اما خب تکنولوژی ارزان نیست و دسترسی به آن برای تریدرهای مستقل میتواند مشکلساز باشد. تریدرهایی که بتوانند مهارت بالای خود را به شرکتهای پراپ تریدینگ اثبات کنند، بهصورت رایگان به جدیدترین تکنولوژیها دستررسی خواهند داشت.
برویم سراغ نقاط ضعف.
معایب
در کنار تمام مزایا، ترید کردن برای شرکتهای پراپ تریدینگ معایب زیر را هم بهدنبال میآورد:
- فشار مضاعف: طبیعتاً وقتی با سرمایهای غیر از سرمایۀ خودتان ترید میکنید، مسئولیتی را بر دوش خواهید گرفت که میتواند باعث وارد آمدن فشار مضاعف باشد. فشاری که قطعاً استرسزا است.
- ناپایداری شرایط: نمیتوانید از شرکتهای پراپ تریدینگ انتظار صبوری زیاد داشته باشید. اگر برای مدتی عملکرد خوبی از خود نشان ندهید، در یک چشمبههمزدن از برنامه حذف خواهید شد و ریالی سرمایه برای ترید کردن در اختیارتان قرار نخواهد گرفت.
- هزینههای اولیه: همانطور که گفتیم، برخی شرکتها برای شرکت در چالشها هم درخواست پرداخت مبلغی را از تریدر دارند که ممکن است تأمین آن برای تریدر سخت و بعضاً ناممکن باشد.
حالا که از همهچیز پراپ تریدینگ مطلع هستید، بیایید مقاله را جمعبندی کنیم.
حرفهای هستید و سرمایۀ زیادی ندارید؟ پراپ تریدینگ چارۀ کار شما است!
در این مقاله، به سؤال پراپ تریدینگ چیست جواب دادیم. تریدرهای حرفهای میتوانند با مؤسسههای مالی وارد همکاری شوند و با استفاده از سرمایۀ کلان این شرکتها، به کسب سودهای درشت از انواع بازارهای مالی امید داشته باشند.
از همۀ جوانب این سازوکار گفتیم و سعی کردیم مقالهای کامل و مفصل تقدیمتان کنیم. حالا از شما یک درخواست داریم:
لطفاً لینک این مقاله را برای آن دسته از دوستانتان که بهصورت حرفهای ترید میکنند بفرستید تا آنها هم با این فرصت طلایی آشنا شوند و شانس کسب سودهای چشمگیر، با استفاده از سرمایۀ اولیۀ درشت را به دست بیاورند.
سپاس که تا انتهای مقاله همراه ما بودید.